بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰

فرار روبه جلوی این تیم ظریف! هم در این مقطق آزادسازی بنزین و رها کردن مسکن مهر و حذف یارانه و گران کردن نان و برق و گازو.... دیگر از شدت گریه، خنده دار شده ! یک ضرب المثل مصری هست که میگوید: بلایی بر سر خودم می آورم که دشمنم هم نتواند!! آقایان علاوه بر اجازه بازرسی و مصاحبه با دانشمندان هسته ای ، قول مصاحبه با "پرسنل نظامی" مان را هم به دوستان 5+1 شان داده اند... بله، "تحقیر" هم به "تهدید" و "تحریم" اضافه شد!

آیا دوسال مذاکره با آمریکا ،ایران را امن تر کرده است؟ یا سایه ی جنگ های نیابتی را بر کشور آوار کرده است؟ آیا احترام به پاسپورت ایرانی بازگردانده شده؟ یا نوجوانان ایرانی در فرودگاه کشور همسایه مورد تعرض قرار میگیرند! و ایران حتی برای انتخاب نماینده ی خود در سازمان ملل هیچکاره است؟

هیچ کس به اندازه من نمیداند جنگ چقدر تلخ، جانکاه و کشنده است. جنگ برای بعضی ها از سال 59 شروع شد و سال 67 هم تمام شد... جنگ برای بعضی ها اصلا شروع نشد که تمام بشود! از اول تا آخرش را در آغوش کشورهای 5+1 گذراندند. اما برای من که پدرم هیچ وقت به خانه برنگشت تا همین لحظه و همین ثانیه ادامه دارد. جنگ برای ما هیچ وقت تمام نشد.. جنگ مثل یک موج بزرگ، یک سونامی عظیم، لایه لایه ی زندگی ما را در بر گرفت.. توی مشتش، بعد همینطور پیچید و پیچید و پیچید.. در جنگ عاشق شدیم. در جنگ به دنیا آمدیم. در جنگ بزرگ شدیم. در جنگ درس خواندیم. در جنگ ساخته شدیم..

من از جنگ نمیترسم. من بهتر از هرکسی میشناسمش..  اما هر وقت به چشمهای علیرضا و آرمیتا نگاه میکنم، به راهی که باید بیایند تا به الانی که من هستم برسند اگر زنده بمانند، دلم میخواهد بمیرم..

این روزها هرچه فکر میکنم نمیفهمم چگونه انقلاب و کشورم به دست نه، به چنگ شما افتاد؟.. " من مانده ام در این همه سال که شما دیپلمات بودید و با پول بیت المال ازین هتل به آن هتل، ازین کشور به آن کشور، ازین سفارتخانه به آن سفارتخانه میرفتید، دقیقا از آداب مذاکره چه یاد گرفته اید؟! فقط باکلاس تر شده اید ؟! و اسمتان را لبه آستین پیراهن تان تکدوزی میکنند؟! آن هم با حروف انگلیسی!.."

پ ن: پاراگراف آخر را حسین قدیانی نوشته در وطن امروز: کربلا درس "گندم ری" است.

  • ۹۴/۰۳/۰۵
  • دکتر یونس

نظرات (۱۰)

وبلاگت رو توی آر اس اس هام ثبت نکرده بودم ، فکر کردم فعلا تعطیل کردی دکتر ! که اومدم دیدم ماشاءالله کم نذاشتی و هر چی رسیده دستت نوشتی ! حالا تکلیف ما رو روشن کن من این همه مطلب رو چه جوری بخونم ؟! قلمت برقرار !
پاسخ:
شما که همتت زیاده . واقعا اون پست جناب سرهنگت آبروی منو جلو یه ملتی برد.. انقدر خندیدم از اون جا اومدم بیرون. هرچی زنگ زدن که برگردم برا ادامه کار، دیگه نرفتم!
شما که دم از انقلاب و رهبری میزنی چرا راجع به کاخی که برای امام ساختند چیزی نمیگی؟چرا درباره امامی که سید حسن و رفسنجانی ساختن چیزی نمیگی،تو دورانی که طرف سرتیپ ارتش بود،تکاور بود ولی جرئت دیدن مستقیم به امام نداشت از ابهت معنوی امام حالا یه پیزوری مثل انصاری شده همه کاره،خاک بر سر ما مردم که بیت امام هر چه کردند باز ما براشون کف زدیم،اون از خواهران اشراقی،اون از سید حسن،اون از پسر سید مصطفی.سید حسن کم بود تازگی ها سید علی هم اضافه شد.
پاسخ:
خب اگه هرکس به اندازه خودش بیانات حضرت امام رو باز خوانی کنه و صحیفه نور رو بخونه میتونه به شخصیت و فکر و اندیشه امام پی ببره. دیگه کسی نمیتونه شخصیت امام رو تحریف کنه. خورشید وجود امام اونقدر نورانی و بزرگه که آدم های کوچکی مثل x و y  نمیتونن مخدوش و مخفیش کنن. سید علی که معقول و مثبت و حزب اللهیه..
به 0؛ خواهش میکنم قابلی نداشت!
سلام، با تشکر از شما "رییس جمهور: تریبون های بزرگ در دست آدم های کوچک" با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/43161 در سایت "حرف تو" انتشار یافت. چشم به راه مطالب خوب شما هستیم. هدیه سایت "حرف تو" به شما: امام خمینی ره: ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافته‏اند که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست یا علی
http://www.jahannews.com/vdcfvvdjjw6d0va.igiw.html
پاسخ:
تا حالا خودم رو تو جهان ندیده بودم.. به قول فامیل دور: الان من چه جوری ام؟..
  • عاشق خدا..!!
  • سلام وبتون عالیه ممنون میشم یه سری به وب من هم بزنید
    آیا دوسال مذاکره با آمریکا ،ایران را امن تر کرده است؟ یا سایه ی جنگ های نیابتی را بر کشور آوار کرده است؟ واقعا همین را بگو. دقیقا همان زمان هم که خاتمی دم از تنشزدایی زد، جنگهای عراق و افغانستان راه افتاد... البته بنده ی حقیر به خوبی میدانم چه شد که کششور به چنگ این آقایان افتاد: کمکاری کردیم. خیلی خیلی هم. مردم،یا لااقل بخش قابل توجهی از مردم، همواره شیفته ی غرب و معتقد به سازش بودند... ماها کم گذاشتیم در جاانداختن دلیل مقاومت ...در معرفی غرب با تمام تاریخ زشتش...در نشان دادن اینکه«ثروت انبوه» غرب و آمریکا،چطوری «خون دل توده ها»بوده...کم گذاشتیم...به جان هم افتادیم...به بازیهای خاله زنکی سخیف افتادیم...ازمردم و آنچه نیاز دارند و آنچه می اندیشند و می خواهند، حسسسسابی غافل شدیم...اینجوری شد!
    پاسخ:
    دلیلت منطقی و درسته.. باید با آب طلا نوشتش. خب حالا بگو بزرگان ما درین دوسال چه کردند که دو سال بعد باز این خاک بر سرمون نشه؟ هیچی.. اولش همه داغ بودن و دم از برنامه ریزی و کار فرهنگی و .. میزدن اما بعد یادشون رفته. دو سال دیگه انتخاباته و آخر همین سال هم انتخابات مجلس. عزیز دل ما ایرانی ها با برنامه ریزی و کار گروهی بیگانه ایم. بیگانه. آدم دقیقه نودیم. آخر کار گروهیمون هیئت داریهامون هست که اونم دقیقه نودیه و صدقه سری آقا ابالفضل و سید الشهداست که کاراش پیش میره وگرنه تو همونم ما صفریم.
    بلایی که احمدی نژاد به سر این مملکت آورد هیچکس نمی تونه درستش کنه.واقع بین باشیم. این تصمیم دکتر ظریف عزیز و تیمش بهترین تصمیم بود برای ما که امنیت ملی در خطر بود. مراقب قضاوتهات باش.
    پاسخ:
    بلایی که احمدی نژاد سر "خودش و این مملکت" آورد نسبت به بلایی که ظریف و تیمش سر این "مملکت" آوردن مثل رطوبت سر سوزن نسبت به دریاست!! شما هم مراقب نگاه و قضاوت هات باش.
    حرف حسابه دکتر...حالا تکلیف؟ماها - که از بزرگان مملکت نیستیم...و دیگه حتی از کوچکان دانشجو هم نیستیم...-چه کاری از دستمون برمیاد؟ جز نوعا حرف زدن...حالا مصداق حرف میشه یا وبلاگنویسی یا ژیام و ژیامک و...اینور اونور دادن.. یا هرکی هرجا دستش میرسه بگه و بنویسه... ولی که چی؟! کار از قلم نمیرود ... تو جامعه ی امروز ما مردم اول تصمیم میگیرند که با کی باشند، بعد حرفها رو گوش میکنن(تازه اگه گوش بکنن!)مثل همین کامنت «یک دوست» که اینجا گذاشته... چی کار باید بکنیم؟بجز حرف زدن که گوشی برای شنیدنش نیست، چه کار دیگه ای از ما برمیاد؟ ...بله...امسال انتخابات مجلسه و خدا رحم کنه...من بچه شهرستانم(بقول تهرانیها!) تو شهرستانها مردم قبیله ای رای میدن! یعنی ریشسفیدبازی...یه چند تا آدم شاخص که مرجع سیاسی مردمند رو یه جوری میخرند و رای میارند.. ما ها هم الکی به دعوای ظاهری اصولگرا اصطلاحطلبشون دل خوش میکنیم که مثلا نماینده اصولگرا بفرستیم مجلس...هیچکی دلش برا اصول نسوخته... اینام مثل اونا هزارجور تقلب میکنن...مردم فقط به آب و نون و استخدامی بچه هاشون و خوش گذرونیشون و...فکر میکنن..
    پاسخ:
    مجاز عزیزم، اینقدر باید بنویسیم و بنویسیم و بنویسیم تا مگر کاری از پیش بره.. قدرت قلم رو دست کم نگیر. به خصوص الان که نسبت به قبل توانایی خواندن مردم بالا رفته.. خودتو بذار جای جلال ببین تو اون سالهای تباهی 1340 چه قلمی میزده.. افق دیدش تا کجا بوده.. چقدر سنسورهای دشمن شناسیش قوی بوده.. اصلا خودت رو بگذار جای حزب توده ببین اینا اول با قلمشون اومدن به میدون.. 40 سال سابقه مبارزاتی داشتن جلوتر از بچه مسلمونا.. تمام نویسنده های رمان و داستان صد سال اخیر ما تو جبهه فکری و متاثر از روس هان.. قدرت قلم رو ابدا دست کم نگیر. ناامید هم نباش. خدا با ماست. کمه؟
    .هرکی بیشتر وعده داد،هرکی پز و کلاسش بیشتر به عملی کردن وعده هاش اومد، به همون رای میدن با این منطق که :آدم بانفوذیه!میتونه حق شهرمونو از پایتختیها بگیره... مدتیه تو فکر باباهامونم...بابای شما...بابای من...همه ی باباهایی که رفتن...واقعا فکر میکردن وضع انقلابشون بشه این؟
    پاسخ:
    بابا هامون عمیقا رو ما حساب میکردن. ما بی عرضه ایم. ما به اندازه میکروب زیر ناخن انگشت کوچیکه باباهامون غیرت و همت نداریم وگرنه الان انقلاب دست ما بود نه دشمن آمریکا دوست و دوست دشمن شاد کن!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">