بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰

تو میدونی نظر من راجب فساد و رانت و آقا زاده پروری چیه. هیچ کس اینا رو قد من نمیشناسه. من متدین متظاهر رو دیدم. منافق رو تو حوزه دیدم. من روحانی مذهبی نما رو دیدم. نماینده مجلس سو استفاده کن از بیت المال رو. دیدم. مدیر دولتی دروغ گو رو دیدم. همه اش به خاطر لقمه حرامه. به خاطر میل به قدرته. تو همون دانشگاه علوم پزشکی فکسنی مگر نبود یه پزشک که به خاطر یک متر میز برای دانشجوهای مخالف خودش پرونده سازی میکرد؟! ایکاش حداقل اون یک متر میز در جای مهمی بود . ایکاش پستش حداقل اسم و رسمی داشت. وقتی میل به بقا در قدرت و حکومت وجود داره ، آدما هرکاری میکنن. هرکاری.. فقط باید به خدا پناه برد.

ولی رفیق تو این زمونه آخر الزمانی که ایمان آدما به یه شب بنده ، کسی به سلامت نفس و پاکدستی  و شیعه ای بدون اعوجاج و افراط و تفریط مثل آقای خامنه ای ندیدم. چه روحانی نماهایی دیدم که به خاطر شعر خوانی و حکم به حلیت موسیقی تکفیرش کردن و چه روشنفکرایی که به خاطر احکام اش برای همون موسیقی بهش برچسب مرتجع نزدن. چه آدمای متحجر دین داری که به خاطر نحوه برخوردش با مسائل و آزاد اندیشیش تحقیرش کردن، چه  سکولارهایی که به خاطر حفظ اقتدار و کوتاه نیومدنش جلوی دشمن  بهش مستبد گفتن.. 

تنش زخمیِ زخم زبان دوست و دشمن شده، ضعف ها و فسادها رو میبینه و بهتر از هرکسی میبینه و میشناسه اما با همین مدیرای از کار افتاده و فشل و فاسد کشتی انقلاب رو میبره جلو.. چند ساله که خودش گفت امیدی به سیاستمدرا ندارم. از مردم خواسته اقتصاد رو جلو ببرن و به امید دولت ننشینن.. علی بودن ساده نیست.. سخته.. سخت تر اینکه مجبور باشی مثل علی ، ابوموسی اشعری ها رو در زمام امور بگذاری و خار در چشم و استخوان در گلو صبر کنی... اما عمار و مقداد و ابوذر باید بفهمنت.. نباید؟ احساس میکنم الان حتی عمار و مقداد و ابوذری هم نیست ..

تغییر آدمایِ سست عنصر طی سی سال عجیب نیست. عجیب اینه که در جایگاه های مهم مدیریتی قرار میگیرن و منشا شکست و نکبت برای کشور میشن. منافق و آدم مذبذب از کافر و بی دین بدتره. (به شخصه هم اونقدر که از آدمای به ظاهر مذهبی بدی و آسیب دیدم آدمای  بی دین کاری به کارم نداشتن و راحت تر منو پذیرفتن!)  اما فارغ از سیستم که چرا به آدمهای فرصت طلب و منافق و ریاکار باید مجال رشد بده ، مهم ما "مردم" هستیم که این افراد رو برای نمایندگی مجلس یا شورا یا ریاست جمهوری و مدیریت انتخاب کردیم. این درد آور و قابل تامله..  اینکه بسیاری از ما بدون هیچ شناختی از سابقه و تاریخچه فعالیت ها و گرایش های فکری افراد به اونها رای میدیم.. کاش کتاب" بازگشت از نیمه راه " رو میخوندی..

شاید بخندی ولی حرامخواری رو فنوتیپ فرد هم تاثیر میگذاره.... یعنی جای مهر رو پیشونیش حالتِ بد چهره اش رو ماسکه نمیکنه.. خیلی حس بدی داشتم از دیدن تصویر حقوق بگیرهای نجومی.. نسبت به بعضی از روحانی نماها و متدینین هم همین حس ابتدایی بد رو دارم. بعد استغفار میکنم که چرا من اینقدر بد و شکاکم نسبته به چیزی که بهش علم ندارم. بعد چندسال تازه اتفاقی میفهمم حسم درست بوده و طرف توهم ِ دینداری داره تا دین!  از همه بدتر منافقایی هستن که به قول خودشون تو این نظام تقیه میکنن و فعلا نون به نرخ روز میخورن..  چقدر زندگی تو این دنیا سخت شده.. کاش میشد تو همین دنیا حداقل بعضی روزها رفت به بهشت  و با آدم خوبا زندگی کرد و همنشین بود..یا حداقل از دور نگاهشون کرد و به صداشون گوش داد.. اونایی که صداقت و پاکی در چهره  و اعمالشون موج میزنه و حس خوبی از دیدن حتی عکسهاشون پیدا میکنی...  آدمایی مثل همون ها که تو کتاب " وقتی مهتاب گم شد" هستن.. الان این کتاب دستمه.. خیلی دوستش دارم.. اصلا  اون آدما با این آدما قابل مقایسه نیستن.. صاحب اصلی انقلاب کیه؟ راه درست چیه؟ از کجا راه رو اشتباه رفتیم؟ چطور به جاده انقلاب برگردیم؟...

  • ۹۶/۰۲/۱۷
  • دکتر یونس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">