بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰
موقع خوندن برخی از آیات قرآن حیرت میکردم. من این آیه رو بارها و بارها قبلا خونده بودم اما ایندفعه یه چیزی میفهمیدم یا یه جور دیگه ای معنا رو متوجه میشدم انگار که قبلا هیچ وقت این آیه به گوشم نخورده. از مفسر قرآنی پرسیدم، جواب جالبی داد. گفت: قرآن فقط یک کتاب نیست. زنده است. ناطقه. روز قیامت از عده ای شفاعت و از عده ای شکایت میکنه! فرقان و مایه ی جدایی حق از باطله. عجیبه. خیلی عجیب. مومنین بوسیله آیاتش هدایت میشن و راه رو پیدا میکنن، منافقین و ظالمین بوسیله ی همین آیات گمراه تر میشن!! حتی ظاهرش هم عجیبه. تا حالا بهش فکر کردید؟ بدون طهارت نمیتونید حتی لمسش کنید. چیزهایی که بنابر گفته ی خود قرآن نجاست محسوب میشن " مثل خوک، خون و مردار و .. " حتی به همین کلمات در متن قرآن نمیتونید بدون وضو دست بزنید!! جالب نیست؟ هر آیه اش ظاهر و باطنی داره. و هر بطنی 70 بطن دیگه.. ما از قرآن چیزی نمیدونیم...
اما آیه ها زنده هستن. اونقدر زنده و زایا که هربار و هر بار و هر بار یه چیز جدید ازش میفهمی.. 1400 سال گذشته و مفسرین مختلف دارن این 604 صفحه رو تفسیر میکنن، کتابها مینویسن، و هنوز کسی به عمقش پی نبرده.. 
حالا آبروی نسلِ ما داره بر میگرده.. بی سر و سرافراز.. عید قربان با آیه ی زنده اش با "فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ" اش یه رنگ و بو و معنی دیگه ای پیدا کرده. چند هزار سال باید زمین دور خورشید بچرخه تا همچین تقارنی رخ بده، تا عید قربان، جسم یه ذبیحِ عطشان،مظلوم و بی سر رو به شهر بیارن.. امیدوارم تشییع همونطور که گفتن شنبه باشه، تا منم بتونم بیام تهران و یه قطره از اون دریا باشم. تا از نزدیک ذبحِ عظیم و حجت خدا رو در سال 1396 هجری شمسی ببینم.. 
 نه تنها ایران، سوریه ، لبنان، عراق و کل منطقه جنوب غرب آسیا، بلکه اروپا وآمریکا و همه ی دنیا امنیتشون رو مدیون مدافعین حرم و شهیدمحسن ها هستند. این رو اون جوون انگلیسی خوب فهمید که عکس پروفایلش رو به عکس شهید محسن تغییر داد. دنیا، همین دنیا، روزی عظمت کار مدافعین حرم رو میفهمه که چطور دارن داعش رو محدود و ازبین میبرن تا در هیچ کجا جنایت و بمب گذاری و تروری نباشه، نه در بهارستان و نه در لندن و فرانسه و اسپانیا.. حالا گیرم جناب پرزیدنت از فهم این نکته عاجز و از دیدن شهید محسن نابینا باشه.. چی شده مگه؟! من تعجب میکنم بعضیا انتظار توئیت ازش داشتن حتی برای حفظ ظاهر! عزیزم! دروغگو، دشمنِ خداست.. دشمنِ خدا نمیتونه برای شهیدِ در راه خدا پیام بده.. 
پ ن 1: من از خیلی وقت پیش قول دادم یه متن برای # میثم- صدای- ماست  و اون حاشیه هایی که سر روز قدس برای جناب پرزیدنت ایجاد شد بنویسم. یه فکرا و مطالبی هم تو ذهنم بود. منتها واقعا وقت و انگیزه نداشتم. یعنی حقیقتش حیف وقت که انسان بخواد بگذاره برای "دشمنِ خدا".. منتها الان که عزیز دلمون صدقه سر "سید حسن نصرالله" داره برمیگرده. میخوام بنویسم. منتها چون بیشترش فیلمه احتمالا چند ده قسمتی میشه در کانال. فقط نمیدونم حوصله و مگا بایت دانلود کردنش رو دارید؟! الکی ننویسم؟ هوم؟
پ ن2: شنبه من دارم میام تشییع شهید محسن تهران. تو شهر ما که تشییع شهدا قیامت میشه. تشییع تهران چطوریه؟ وبن السبیل نشم؟ راهنمایی کنید و مهمون نوازای خوبی باشید.  
  • ۹۶/۰۶/۰۹
  • دکتر یونس

نظرات (۲)

سلام
عیدتون مبارک
احتمالا بخاطر خاص بودن این شهید شلوغ بشه
البته روزش که تغییر کرد، گفتن متعاقبا اعلام میشه‎:'(‎
ولی چندسال پیش تهرون تشییع یه تعداد زیادی شهدای تفحص شده رفتم، از بیمعرفتی ملت مبهوت بودم
هعی...

پاسخ:
سلام. واقعا عقب افتاده؟ من دیدم گفتن احتمالا در قم و مشهد هم تشییع میشه. 
  • مامان طاهره
  • سلام.یه مدتیه که به وبلاگ شماسر می زنم.حرفای دل من تو این وبلاگ وتوی سپیدمشقه. اگه سعادت شد وتشریف بردید لطف کنید یادی از من وخانواده م بکنید.ازشهیدمحسن عزیز بخواهیدکه بااینکه نمی تونم بیام برای تششییع باشکوه ایشون ولی شفاعت ما یادشون نره.شماهایی که تشریف می برید مطمین باشید شهید شفاعتتون رو می کنه.یه بار خواهر شهیدی رو دیدم توی یه برنامه ی تلویزیونی که سالها منتظر برگشت شهیدشون بودن.توی خواب میبینن که داداششون رو اوردن اسم شهید حمید بود که اگه اشتباه نکنم توی بوستان گفتار دفن شدن.شایدهم اسم جارو اشتباه می گم.خلاصه توخواب به خواهرشون میگن همه ی اینایی که اومدم توی تششیع جنازه ی من شرکت کردن و شفاعت می کنم.حتی کسی که لحظه ای اومدونگاه کردورفت.التماس دعا
    پاسخ:
    سلام. بله من رفتم ولی تشییع عقب افتاده بود گویا. من اون برنامه رو دیدم. بله دقیقا به خاطر همین میخواستم که باشم. فکر کنم شهیده به کسی که تو تاکسی نشسته بوده و داشته به جمعیت نگاه میکرده اشاره میکنه و میگه حتی اون .. حتی اون رو هم شفاعت میکنم.. حالا شفاعت یه بحث بود، ولی دیدنش از نزدیک هم یه بحث دیگه.. یه حس و حال خوبی هست تو تشییع شهدا. من نمیدونم چیه ولی خیلی خوبه و دوست دارم در اون لحظه به اندازه خیلی کوتاه و بافاصله اونجا باشم.. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">