بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰

برای مستند بی نظیرِ "خبرنگار جنگ" از شبکه افق.

"سمیرا واقی" خبرنگار زنی اهل کشور الجزایر است که برای شبکه الجزیره از صفوف مقدم نبردهای مختلف خبر تهیه میکند. سمیرا در جنگهای شمال آفریقا حضور داشته و شرط او برای تهیه خبر حضور در صفوف مقدم و میدان جنگ در هر کشوریست. حجاب دارد. با یک دوربین که روی روسری اش بسته و یک دوربین  و میکروفون که در دست دارد . 

سمیرا لحظه به لحظه ی نبرد موصل با داعش را گزارش میکند . با همان حجاب و صورت و گونه هایی که از شدت آفتاب، سرخ شده . با رزمنده ها میدود. پشت تانک و نفربر پناه میگیرد. موجِ انفجار اتومبیل انتحاری داعشی ها به زمین می اندازدش. پرتاب شدنش و شناور بودنش بین زمین و آسمان را به برکت دوربین روی سر و جلوی پیشانی اش با تمام وجود لمس میکنیم... انگار کن با سمیرا ما هم به خاک می افتیم.. میدویم.. شجاعت او حیرت انگیز است.. حتی برای رزمنده های در میدان.. 

سمیرا از سادات علوی است. میگوید  دلبستگی من به عراق به دلیل "حسین علیه السلام" است. از پاسخ به اینکه سنی است یا شیعه؟ طفره میرود. میگوید من حسین را دوست دارم و او از اجداد من است و به عنوان یک علوی باید از او و عراق دفاع کنم و اینجا باشم.. 

خوب که با سمیرا هم قدم میشوید، از مهلکه نبرد و تله های انفجاری داعش جان سالم به در میبرید، حتی تر ناب ترین تصاویر از خطوط مقدم جنگ را  از دریچه نگاه و دوربین او میبینید، نا گهان با انفجار ماشین انتحاری سمیرا از ناحیه سر مجروح میشود.. قهرمان شما به خاک می افتد.. مستند تلخ و نفس گیر میشود.. 

حالا رزمنده ها هستند که زیر برانکارد او را گرفته اند و با هلی کوپتر به بیمارستان میرسانند.. بالاخره سمیرا زنده میماند.. چقدر آن رزمنده ای که پارچه سبز تبرکی را به سمیرایِ مجروحِ روی تخت میدهد شبیه همان عکس سید حسن نصرالله خودمان است که لباس و اورکت نظامی پوشیده! 

سمیرا گفته بود از مرگ نمیترسم و قبل از هربار به جبهه رفتن باید ترس را زمین بگذارم.. گفته بود عاشق شهادتم و دوست دارم در جبهه حق باشم و نصرت و پیروزی حق را با چشمهایم ببینم.. دولت عراق شرایط حضور خانواده ی سمیرا از الجزایر به عراق را فراهم میکند.. سمیرا با سرو بدنی مجروح دستشان را میبوسد.. 

شبکه الجزیره ، پس از مجروح شدنِ سمیرا، او را اخراج میکند. سمیرا در عراق میماند و خبرنگارِ نیروهای مردمی و رزمندگان عراقی باقی میماند.. دیدن این مستند 30 دقیقه ای ِ زیبا را از دست ندهید.

http://ofoghtv.ir/program?progNo=19501&episodeId=24203

  • ۹۶/۰۷/۰۱
  • دکتر یونس

نظرات (۸)

عجب...
هنچی خبرنگاری رو چرا باید اخراج کرد...
پاسخ:
خیلی نامردن. چقدر تو جنگهای مالی و لیبی و .. براشون خبر ناب تهیه کرده از خط مقدم. جونش رو به خطر انداخته. بعد اینهمه زحمت. اخراج! 
فرانسه و هند و آفریقا که نرفتیم. بیا بریم جبهه. میای؟! 
آفرین به شجاعت و غیرتش!!
پاسخ:
همچو شیر زنهایی در صدر اسلام با رسول خدا هم به جنگ میرفتن.. مثل نسیبه.. 
  • آب‌گینه موسوی
  • من با حضورِ زن در خطِّ مقدّمِ جنگ موافق نیستم و منطقش را نمی‌فهمم! همان‌طور که در زمانِ ساواک و زندان و شکنجه‌ها، در دفاعِ مقدّس و جنگ، در حصرِ خرّمشهر و... موافق نیستم و ضرر و هزینه‌اش را بیش از برکاتش می‌دانم.
    گرچه به ایثار و شجاعتِ این خانم و چون این خانم احترام می‌گذارم. 
    پاسخ:
    خاطرات خانم دباغ رو خوندی؟ کاراش رو؟ حتی صدای من رو در میاره با بدو بدو کردنش تو خط مقدم و مبارزه.. با 6 تا بچه، اون وضعیت.. بعد امام خمینی ایشون رو بهمراه علامه جوادی آملی ، نماینده میکنه برای بردن نامه اش به شوروی! و حضرت آقا هم میگن انتظار ما از زنِ مسلمان و انقلابی تراز جمهوری اسلامی ، زنی همچو ایشون هست! آبگینه نکنه ما خیلی اهلی و منفعل و خانه نشین شدیم؟! 
    نه من جبهه نمیام!!
    پاسخ:
    پَ من تنها میرم. دیدار به قیامت!
  • آب‌گینه موسوی
  • ازقضا خانمِ دبّاغو تو ذهن داشتم. 
    نمی‌دونم والّا! مرجعِ تقلیدِ من که این آیاتِ عظام نیستند...

    حالا من اهلی و چه و چه هستم. ولی به تو که اصلاً نمی‌خوره!
    پاسخ:
    واقعا سوال من خانم دباغه. 99.9 درصد همین آقایون علما زناشون میان آرایشگاه بهمان ، باید برن تو یه اتاق پشت درای بسته صورتشون رو بند بندازن و ابرو بردارن، مبادا چشم زنی حتی اونها رو ببینه! البته مراقبت لازمه اما نه به حد افراطی! بعد وسط این جماعت حضرت آقا برداشته اون کتاب "زن وبازیابی هویت حقیقی" رو نوشته که به قرآن من بردم برای یکی از استادام خوندم گفت حرفای کیه؟ گفتم آقا . شوکه شده بود! 
    من گیج شدم. بالخره چی؟ کدوم درسته؟ الگو دباغه؟ پَ زنای خودتون چرا مثل دباغ نیستن؟ الگو دباغ ه؟ چرا همتون زنِ اهلی میخواید؟ الگو دباغ ه؟ چرا فلان روحانی میگه زن خوب باس بشینه تو خونه به شوهرش سجده کنه، مهریه اندکش رو هم بخشیده باشه! الگو دباغ ه؟ چرا زنهای خودتون اونجور اهل مبارزه و رشادت و جانبازی نیستن؟ الگو دباغ ه؟ چرا نمیذارید من برم سوریه و عراق؟  یمن راه دریاییش بسته است. سوریه چی؟! شعار .. شعار ..  شعار.. مشکل ما اینه. بعد سمیرا از الجزایر بلند میشه میاد تو آزادسازی موصل شرکت میکنه، میشه الگوی زن انقلابی، شبکه افق ایران مستندش رو پخش میکنه برای ما. لعنت خدا به همه اونایی که میدونن رهبر چی گفته و چی میخواد و چی نوشته. کتاب زن و بازیابی هویت حقیقی رو تو کتابخونه پشت میزشون دارند ولی عکسش عمل میکنن. لعنت خدا و 124 هزار پیامبر و 14 معصوم و حضرت زینب و حضرت معصومه و فرشتگان زمین و آسمان بهشون. 
    من اهلی نیستم ولی توی قفسم. میخوان اهلیم کنن. نمیتونم. نمیتونن. نمیشه.. دارم خفه میشم.. 
    دلم برات تنگ‌میشه... تو ک میری بهشت اونجا منو یادت نره پیلیز...
    پاسخ:
    شهید بشم حواسم به همه هست! دوست و دشمن!! :)
  • مُکرّر ‌‌‌‌‌‍‌ ‌‍‌
  • چه وضشه خب؟ منم دلم خواست برم جنگ :|
    پاسخ:
    همه دلشون میخواد برن جبهه! وایستید تو صف یا به گزینه های نظامی برای ازدواج فکر کنید! 
  • مُکرّر ‌‌‌‌‌‍‌ ‌‍‌
  • نه همه دلشون نمیخواد! دیدم که میگم
    آقا من بارها در دنیای واقعی گفته‌ام و بار دگر اینجام میگم! اگه کسی بخواد با ازدواج به آرزوهاش برسه بنظرم ازدواج نکنه بهتره! ازدواج غول چراغ جادو نیس!
    پاسخ:
    حرفت کاملا درسته ولی برای جبهه رفتن در حال حاضر این گزینه رو داری چون مواردش موجوده و البته از هر چند هزار تا همسر گزینه نظامی شاید یکیش بتونه یا بازم نتونه بره جبهه! در کل اون مطلب رو بیشتر جهت مزاح عرض کردم! خوبه که آدم همیشه رو پای خودش بایسته و رو خودش حساب کنه.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">