لحظه وصال یا وداعِ پدر و پسر؟!...
جراحی که رگهای شهید را بوسید..
... چند دقیقه بین شهدا گشتند تا اینکه یک جنازه را روی خاک، روبهروی دکتر قرار دادند :
این پیکر آقامجید شماست!
جنازه سر نداشت. رگهای گلویش پیدا بود، دکتر دوزانو روی زمین نشست و به لباس خونی مجید خیره شد. روی یک تکه پارچه سیاه کوچک نوشته شده بود مجید ابوترابی. خم شد و رگهای گلوی مجید را بوسید و کنار پیکرش سجده شکر بجا آورد...
این روایتی بود از عمق شخصیت قوی جراحی که هشت سال در اورژانسهای خط مقدم جبههها با انجام سختترین عملهای جراحی، جان رزمندههای بسیاری را که زنده ماندنشان به دقیقهها وابسته بود، نجات داد.
... در گلستان شهدای نجفآباد، چهار قبر کنار هم بودند. دوتا از قبرها خالی بود!
پیکر مجید را به گلستان آوردند، دوستش از وسط جمعیت خودش را به دکتر ابوترابی رساند و او را سر دو قبری که کنده شده بود برد و گفت: آقای دکتر، مجید را اینجا توی این قبر به خاک بسپارید.
-چرا پسرم؟!
- ما چهار نفر بودیم، شبهای جمعه میآمدیم برمزار شهدا دعای کمیل میخواندیم و بعد از دعا چند دقیقهای در این چهار قبر کندهشده میخوابیدیم. رسول، توی همان قبری که همیشه میخوابید، دفن شده. «علی ابراهیمی»، دوست دیگرمان هم همینطور. حالا مجید هم آمده.
بعد به قبر وسطی اشاره کرد و ادامه داد: قد مجید بلند بود و داخل این قبر که میخوابید، سرش را به یک طرف خم میکرد. همیشه هم میگفت: بچهها باید سر من از تنم جدا شود تا این قبر اندازهی من بشود.
... چهلم مجید شده بود که دکتر برگشت به اورژانس خط مقدم .
دکتر محمد علی ابوترابی پزشک ایثارگر، متعهد، بصیر و پدر شهید مجید ابوترابی اصفهان دانش آموخته تخصصی جراحی عمومی دانشگاه اصفهان بدرود حیات گفت و بر مجیدش میهمان شد. روحش قرین رحمت الهی.
این متن رو درکانال دستنوشته های دکتر سید محمد میرهاشمی/ جراح و متخصص چشم خوندم( ازپنجره اسلیت@Slitdrmirhshemi).. روز عیدم خراب شد..
پ ن: یکی از آرزوهای میان مدتم دیدن آقای دکتر ابوترابی بود. دلم میخواست برم و از نزدیک ببینمش.. نمیدونم آیا روایت این صحنه دیدن پیکر بی سر فرزندش رو در مستند "سپیدجامگان"دیدید یا نع.. ولی اونقدر حیرت انگیزه که حتی من هم مثل راوی قصه دستام میلرزید..همیشه دلم میخواست این مستند رو معرفی کنم اما دل دوباره دیدنش رو نداشتم. به خصوص اینکه دکتر ابوترابی یه شعرِ خیلی زیبا و بلند رو از حفظ با حزن و حالت خاصی میخوند... ما شوکه شده بودیم. از مامان پرسیدم یعنی چطوری تونسته رگ گردن پسرش رو ببوسه؟.. آه.. یکی دیگه از آرزوهام برآورده نشده از بین رفت..
پدرِ اولین شهیدِ بی سرِ نجف آباد رو کنار شهید محسن حججی دفن کردند! فقط قدرت و حکمتِ خدا...
آدرس لینک این مستند/ 2 قسمت هست:
http://www.doctv.ir/programs/c/%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86
- ۹۶/۰۹/۱۵