بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰
22 مهر سالروز شهادت باباست. داشتم توی عکسها میگشتم یکی غیر تکراری رو انتخاب کنم، دیدم همه اش قشنگه.. همه جوره زیباست.. حالا شاید از چشم من اینطوری باشه.. اگر در دیده ی مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی.. تو مو میبینی و من پیچش مو.. تو ابرو، من اشارت های ابرو.. 

 این عکس بابا با شهید ابوالفضل محشره، من شهید ابوالفضل (نفرجلو) رو خیلی دوست دارم، از رفیق فابریکای باباست که مفقود الاثره.. اون وقتا هم داش مشتیا میرفتن جبهه، خشکه مقدسا استخاره میکردن، بد میومد میموندن پشت جبهه! درختی که داش مشتیا کاشتن و با خونشون آبیاری کردن، حالا همون قاعدین نشستن تو سایه اش! سر سهم بر داشتن از سفره انقلابی که براش حتی یک سیلی نخوردن، به صورت هم چنگ میندازن، درخت رو زخمی میکنن.. چقدر حقیرن بعضیا.. چقدر کوچیکن بعضی از آدما.. قد بعضی از آدما اندازه دنیاشونه، اندازه ی توشه آخرتشونه، اندازه دغدغه هاشونه.. 

این دشت شقایق رو من هم دیدم. یه بار که با بابا اومدم این دشت رو نشونم داد.. یکی از منظره های بی نظیری که دیدم اینجاست.. البته یادمه یه ملخ افتاده بود دنبالم و من میترسیدم، بعد بابا منو گرفته بود بالا و میخندید و مثلا تند میرفتیم که ملخ روم نیوفته.. حالا یادمه وسط اون هاگیر واگیر حواسم بود پاهام رو بالا بگیرم شقایق ها پرپر نشن.. 

من اغلب بابا رو اینطوری یادمه، قد دومتری و بلند تر از همه ی مردا، شونه های پهن، آستینایی که براش یه کم کوتاه بود، چون بازوها و ساعدش بلند و کشیده بود، لب خندون و اون ترک وسط لب پایینش که یا از سوز سرما بود یا از خشکی گرما..
بیت عنوان نمیدونم از کیه، ولی یادمه من همیشه سرم رو روی شونه بابا میذاشتم و حتما باید توی بغلش میخوابیدم. یعنی لپم رو باید میگذاشتم روی سطح مدیال بازوش تا خوابم ببره.. به بابا میگفتم بغلت مثل بهشته.. بعدا عمو معروف از شنیدن این جمله گریه میکرد.. سال 93 خواب دیدم بابا اومده دنبالم و منو سوار ماشینی که خودش هست کرده.. پلیس جلومون رو گرفت و گفت این چه وضعه سوار شدنه؟ماشین در حال حرکت.. جا نداره..  بابا جلو نشسته بود خندید گفت جای ایشون خیلی وقته اینجا خالیه.. بعد دقیقا سطح مدیال بازو و بغلش رو نشون داد و بغلم کرد و نشستیم رو یه صندلی .. گفت جاش اینجاست، پیش خودم... 
این خوابم که تعبیر نشد.. از تعبیر اون یکی خوابم هم بی خبرم.. 

پ ن1: تو خواب این آهنگ (ای کاروان، ای ساربان، لیلای من کجا میبری..) رو شنیدم و چون میدونستم خوابم و متن آهنگ وقتی بیدار شم یادم نمیمونه یه کلمه اش رو حفظ کردم و وقتی بیدار شدم سرچ کردم و آهنگش رو پیدا کردم! دفعه دومه که یه آهنگ رو اینطوری خواب میبینم و پیدا میکنم و واقعا هم زیباست! 
پ ن2: میخوام مثل سالهای قبل(+)  (+) (+) (+) به بابا ختم قرآن هدیه بدم. هرکی پایه است بسم الله.
جزء1: خانم موسوی- راضیه خانم                          
جزء2: f-young- راضیه خانم
جزء3: زهرا- راضیه خانم
جزء4: محدثه- زهرا جان
جزء5: حمیده- خ اصغری
جزء6: من.. - دکتر یونس
جزء7: خانم احمدی- آقای رئوف
جزء8: پریسا - آقای رئوف
جزء9: معصومه خانم- مهربانو
جزء10: آسیه خانم- خ حسینی
جزء11: معصومه ج- مامان معصومه
جزء12: فائزه- فاطمه سادات
جزء13: آقا محسن- دنیا 
جزء14: مامانِ محمد- دنیا
جزء15: خدیجه خانم- دنیا
جزء16: مامانِ کوثر- دنیا
جزء17: عادله- دنیا
جزء18: رهرو - لوسی می
جزء19: مهتاب- مطهره خانوم
جزء20: نسرین- مطهره خانوم
جزء21: نسرین- مطهره خانوم
جزء22: فاطمه زهرا - دکتر هوپ
جزء23: بهار - کیانی
جزء24: خانواده من..- کیانی
جزء25: خانواده من..- کیانی
جزء26: خانواده من..- خانواده من..
جزء27: دکتر یونس - من..
جزء28: کیانی - دوستِ من..
جزء29: پلک شیشه ای- ماه
جزء30: بلوئیش- معصومه کوچولو
  • ۹۷/۰۷/۲۱
  • دکتر یونس

نظرات (۵۵)

سلام و نور و زحمت.
بسم الله.جزء چند؟
پاسخ:
سلام و خیر و برکت. بسم الله بانو. جزء 4
راستی آهنگه همون "دوست دارم" بهنام بانی بود؟؟
پاسخ:
نه بابا! یه کم موس رو حرکت بده و از تبلیغ ها بیا پایین تر. آهنگ ای کاروان لیلای من کجا میبری..با صدای بامداد فلاحتی بود! راجب سلیقه من چه فکری کردی خداییش؟!
بی زحمت اون یکی آهنگ رو هم بوگو تا ما هم فیض ببریم...
پاسخ:
اون یکی خیلی جالب تر بود. من شب کشیک بودم و از شدت خستگی نا نداشتم. از طرفی بدم میاد وقتی شیفتم بخوابم و وقتی مریض بدحال میاد تازه بخوام از خواب بیدار شم ببینم چی به چیه تا ویندوزم بیاد بالا و .. خلاصه با روپوش بیمارستان مچاله شده بودم تو خودم که کاملا خوابم برد! بعد توی خواب (این آهنگ) رو شنیدم و انقدر از معنی ابیاتش خوشم اومد که تو خواب حفظش کردم! " خوشا ای دل بال و پر زدنت، شعله ور شدنت در شبانگاهی.." بعد بیدار شدم سریع بیت رو سرچ کردم و دیدم یه آهنگ مختاباد با این خونده و من همین رو تو خوابم میشنیدم با یه صدا و آهنگ فوق العاده بهتر ولی با همین ریتم و آهنگ.. بعد که یه کم از تو شوک خوابم بیرون اومدم و باز آهنگ رو گوش دادم مگه گریه ام بند میومد.. چشمام کاسه خون شد تا صبح شیفت رو تحویل دادم! 
سلام.
عجب. یعنی بعد چندین ماه سرنزدن به وبلاگ شما درست باید امروز اینجا رو باز کنم
جز 3 رو میخونم با عشق
سفارش مارو پیش پدر بکنید
پاسخ:
علیکم السلام. قضا وقدر و قسمت و عشق! جزء 3 هم با شما. 
خب، آرزو می‌کنم خودتون هم شهید بشید:)
پاسخ:
خیر ببینی. ان شاالله آرزوش به دلم نمونه. 
جزء ۱۹ مال من. ۱۹م روز تولدمه و این عدد رو دوست دارم:)
پاسخ:
تولدت مبارک و عاقبت به خیر بشی. جزء 19 هم با شما.
اتفاقا منم از اون آهنگ بامداد فلاحتی بیشتر خوشم اومد با سلیقه من بیشتر جور بود.
خدا رو شکر.سلیقه هامون غیر از کتاب خونی توی آهنگ هم به هم نزدیکه 
پاسخ:
وای محدثه. ببخشید میشه شما جزء 4 رو بخونید؟! جزء یک رو یه نفر دیگه زودتر برداشته.
خواب دیدن ها چی؟!:) عزیز جان من شرمنده محبتت هستم. خوشحالم که از این شعر و موسیقی خوشت اومده..
من جز 2 میخونم اگه کسی برنداشته.  
پاسخ:
جزء 2 باشما. البته امیدوارم بعدش قلبتون دیگه مالامال از درد نباشه. 
سلام
اگر میشه به منم یه جز بدین
پاسخ:
سلام و رحمه الله. اگر میشه؟! شما صابخونه اید! باعث افتخاره. جزء 6 با شما. 
سلام جزء هفت رو می خونم اگه هنوز کسی برنداشته
پاسخ:
سلام و رحمه الله. جزء8 رو میخونید؟! 
بله ان شاءالله
پاسخ:
متشکرم.
قرین رحمت باشن

جزء ۱۷
پاسخ:
متشکرم. میشه جز 18 رو بخونید؟!
  • فاطمه زهرا
  • سلام 
    خسته نباشید.لطف می کنید برای من هم یک جزء مشخص کنید؟
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. لطف از جانب شماست. بله. جزء22
    سلام و رحمت
    یک جزء هم برای من در نظر بگیرید.
    نیت دارم و محتاج توجه ویژه پدر بزرگوارتون هستم
    پاسخ:
    سلام و درود خدا بر همه مومنین و محبین اهل بیت. جزء23 برای شما. نمیخوام پالس منفی بپراکنم! ولی بابام اگر توجه ویژه داشت خرج من میکرد عزیز دل! بد میگم بگو بد میگی!
    بله جزء ۱۸ رو می خونم ان شاءالله

    تا کی باید بخونیم؟

    پاسخ:
    سقف زمانی نداره. هر وقت حس و حال دلتون اکی بود. طی همین روزا تا ختم دوستان دیگه ناقص نمونه. فکر کنم برای ختم قرآن سال 94، من مجبور شدم جا خالی های جز های ختم های بچه ها رو پر کنم. قشنگ بابام اومد جلو چشمم. 4 تا ختم قرآن شد ولی من مُردم رسما.. 
    بله که پدر شما توجه ویژه دارن به خود شما

    قباا در موردش هم نوشته بودین
    پاسخ:
    ممنون. ان شاالله که توجه ویژه اش مستدام باشه. واللا من دیگه تو نمازو نذر و هدیه و قرآن و دعا خوندن به نتیجه و توجه ویژه و برآورده شدن حاجت هام فکر نمیکنم. یعنی نفس همین که چند دقیقه ای با خدا همکلام میشی و در این فضای مسموم یه رایحه ای از بهشت تنفس میکنیم، به نظرم همین ارزشمنده.. شایدم دارم از این زاویه به موضوع نگاه میکنم که به خودم دلگرمی بدم. که اگرم دلگرمی باشه در این یخبندان آخرالزمانی، خوبه!
    دکترجان ۲۴و۲۵و۲۶ رو خانواده ما برداشتن‎(:‎
    پاسخ:
    تقبل الله. به خانواده سلام برسونید. ارادت مندیم. ان شاالله سال دیگه یه 10 تایی برای اون یکی خانوادتون کنار بذاریم! 
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • منم 29
    پاسخ:
    متشکرم. التماس دعا
    تشکرات‎(:‎
    در راستای شلخته درو کنیم تا چیزی گیر خوشه چینها بیاید بقیه رو برنداشتم😁
    اگه ۲۹ رو کسی بر نداشت اونم میخونم ان شا الله
    * خانواده ام ارادتمندن‎:D
    پاسخ:
    29 رو پلک شیشه ای برداشت. اینطوری باشه میریم دور بعد. اونوقت اگر اون ختم نصفه بمونه همت خودم و خودت رو میطلبه.. انرژیت رو سیو کن!:) راستی قبلا به جوونترا میگفتیم ان شاالله شیرینی عروسیت رو بخوریم و فلان و فالان! تو 4 تا سوراخ قایم میشدن از خجالت شون! الان میگن: تشکرات + :)
    آخر الزمون شده؟! ولی اعتماد به نفس و شیطنتت رو دوست دارم. آفرین:) 
    غیر ویژه اش هم قبوله...هرچند از توجهات ویژه ایشون قبلا خیلی ذکر خیر کرده بودین...و البته که اصل همون همنشین شدن با نور محضه در این عصر ظلمت ولی خوب ما حاجت هم داریم دیگه ،منافات که نداره
    پاسخ:
    اصل همون همنشین شدن و همکلام شدن با نور محضه.. من دنبال بهانه برای قرآن خوندن بودم. یه چیزی که هولم بده و مجبورم کنه.. دلم بهانه ی قرآن خوندن گرفته بود، بابا بهانه اش شد.. غالب اوقات اینطوری میشه که یا من حاجتم رو میگیرم یا جواب سوال ام رو تو اون قسمتی از قرآن که میخونم پیدا میکنم که هزار درجه برام شیرین تر از برآورده شدن حاجته.. ان شاالله برای شما هم خوندنش شیرین باشه.. 
    شیرین است برادر... شیرین ....و چه قدر لازمش داشتم این روزها و در این تلخ کامی ها....
    پاسخ:
    بله قرآن برای مومنین نور و رحمته و خوندنش شیرینه. التماس دعا
    سلام
    درسته قائده اینجاست که ناشناس نباشین ولی لطفاً جزء 28 رو برای من بذارید تا کسی متقاضی نشده. ممنون
    پاسخ:
    سلام. باشه جزء 28 برای شما. ممنون
    بعد از خوندن کامنتا متوجه شدم دورای بعدی هم هست، برای تکمیل ختم رو منم میشه حساب کرد. راستی بد نیست شهید پیش خدا روزی بخوره و از در کرم سفارش مارو پیش خدا نکنه؟ لطفاً اینو به پدر محترم بگین تو خواب شاید جوابش رو دادن.
    پاسخ:
    حتما و ممنون. من خیلی کم و به ندرت خوابشون رو میبینم. و صحبت کردن که دیگه خیلی خیلی کمتر.. حالا بابا نیست ولی خداش هست. خیلی کار ملت رو راه انداخته. حتی بعد از شهادتش. 
    دو جزء را برای بنده اعلام بفرمایید.

    خوشا بحال شما
    و خوشا آن شهید بزرگوار که فرزندش شمایید...
    پاسخ:
    نظر لطف شماست. نه من خیلی کم کاری کردم برای بابا.. ان شاالله که حلالم بکنه و ازم راضی باشه. یه جایی خوندم پدر و مادر حتی بعد از رحلتشون از این دنیا هم میتونن بچه هاشون رو دعا یا عاق بکنن.. خیلی پیچیده و ترسناکه. خدا به همه ما کمک بکنه بتونیم حقوق پدر و مادرمون رو ادا بکنیم. جزء 7 و جزء 8 رو دوست دارید بخونید؟!
  • آب‌گینه موسوی
  • عزیزم... :((

    من حالم خراب بود، تو هم حسابی روضه خوندی!

    چقدر اون عکسِ جیپ تو دشتِ شقایق قشنگه!  بده دستِ بلدش، برات کیفیّتشو درست کنن و بزنن رو شاسّی. خیلی عکسِ خوبی می‌شه.

    اون خانوم موسوی منم؟! یادم نیست که سالِ قبل، چی خونده بودم واسه شهید. الآن حال و بالِ یک جزء ندارم. یه یاسین می‌خونم.

    پاسخ:
    آب گینه باور کن به یادتم. محرم و در روضه ها و سخنرانی های استاد میرباقری وقتی خیلی ادبیاتی و زیبا و سطح بالا صحبت میکرد ناخودآگاه یادت می افتادم و دعات میکردم. میدونم دعاهای من تاثیر و فایده ای نداره ولی حس خوبیه بدونی یکی که اصلا نمیشناسیش تو یه جای خوب بدون هیچ دلیل و سفارشی همینطوری دلی داره برات دعا میکنه.. ای بابا.. عکس مگه برای آدم بابا میشه.. ولش کن.. به قول شاعر: بی تو هر شب همدم من میشود یک قطعه عکس/ عکس هم بد نیست اما اصل کاری بهتر است! 
    نه عزیز اون خانم موسوی دوستِ مامانه! یاسین شما هم روی چشمِ ما. هرچه از دوست رسد نیکوست.
  • فاطمه سادات
  • سلام
    ظاهرا جزء 28 رو کسی برنداشته هنوز،اگه اینجوره من میخونم ... خدا پدرتون رو رحمت کنه ان شاالله .
    پاسخ:
    سلام بزرگوار. خب اون جزء رو که برداشته بودند. همون جزء 12 که گفتید.
  • مهربانو ...
  • سلام 
    روحشون قرین رحمت و آرامش. ان شاالله همنشین سیدالشهدا باشن.
    لابد تو این سالها با جای خالیشون سخت گذشته بهتون یا اگه خواهر دارید به ایشون سخت تر...این چیزا رو فقط خدا میتونه جبران کنه..
    دیر رسیدم انگار ولی خب دوست دارم توی ختم‌ قرآن‌شرکت کنم..

    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. شما که خودتون لیدرِ گلزار شهدا گردی هستید و احتمالا رفقا و اساتید شهیدتون زیادن. خیلی لطف میکنید. جزء 9 رو دوست دارید بخونید؟
    اه! دور بعدی شروع شد؟
    برم بازاریابی پس‎:D
    * دعای خیر رو همیشه تشکر میکنم
    برای بقیه مخصوصا همین مدل سن و سال دارها هم عجیب و یکم پرروییه
    ولی دعای خیره دیگه
    تشکر😁
    پاسخ:
    آره دیگه. آخه خارج از اینجا هم متقاضی هستن.. دعای خیر، خیره دیگه. شوخی کردم بابا. اتفاقا وقتشه:) وایسا ببینم! الان ما شدیم همین مدل سن و سال دارها؟!! 
  • مهربانو ...
  • چشم تا آخر هفته ایشالا جزء 9 رو میخونم.
    اگر این سری دوم که شروع کردین کامل نشد باز سر میزنیم اینجا کاملش میکنیم..
    پاسخ:
    چشمتون بی بلا .. خیلی ممنون. 
    ممنونم.
    امروز و فردا می خونم. ان شاءالله.
    پاسخ:
    خیلی ممنون.التماس دعا
  • فاطمه سادات
  • سلام مجدد
    اگه میشه لطفا جزء12یا هر جزئی بعد از 12 ...
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. بله جزء12 برای شما. ممنون
    سلام
    میشه من جزء 30 رو بخونم؟
    پاسخ:
    سلام. ماه عزیز میشه جزء 30 رو معصومه کوچولو بخونه؟! چون دبستانی هست براش اون جزء راحت تره. شما مثلا جزء29 رو بخونید. خوبه؟!
    سلام، ناراحتم که دیر رسیدم...
    اومدم بگم من ان شالله عازم پیاده روی اربعین هستم.از اونجایی که اولین بارمه که دارم میرم کربلا، یه لیست تهیه کردم از کسانی که دوست دارم اونجا هر لحظه به یادشون باشم، شما، پدر شهیدتون، مادر عزیزتون و خواهر محترمتون هم تو لیست من هستین. احتمالا چون خیلی کم کامنت میذارم من رو نمیشناسین، ولی من چند سالی هست که نوشته هاتون رو دنبال میکنم (یعنی حتی قبل از اینکه یه مدت دی اکتیو بشین) و کلی چیز یاد گرفتم، امیدوارم بتونم بخشی از حقی که به گردنم دارین رو ادا کنم. لطفا دعا کنین که لیاقت این سفر رو داشته باشم و دست پر برگردم...
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. خیلی خوشحال شدم از اینکه یکی هم هست که اربعین نائب الزیاره ما و بابا باشه. خیلی ممنونم ازتون. من حقی به گردن شما ندارم. شما قطعا لیاقت این سفر رو دارید و ان شاالله با زیارت مقبول و دست پر برمیگردید. میشه لطفا برای همه ی بچه های اینجا، لینک دوستان، و دوستان ختم قرآنمون دعا کنید؟ میشه لطفا وقتی گنبد طلایی حضرت سید الشهدا رو از دور دیدید، به اندازه ی "یک نگاه از دور" بچه های اینجا رو در زیارتتون شریک کنید. همینقدر هم از سر ما زیاده. مواظب خودتون باشید. (+
  • مامان معصومه
  • سلام 
    روحشون شاد
    برا معصومه جز ۳۰ و برا مامانش هر جزیی بود می خونم انشالله
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. احوال شما؟ مادر خوبن؟! علی کوچولو چطوره؟! باعث سرور و سعادت ماست که معصومه کوچولو برای بابا قرآن بخونه. بله. سلام مخصوص من رو بهشون برسونید و بهشون بگید بعدش حتما برای ما و بقیه ی آدمای شرکت کننده در ختم قرآن دعا کنن و شفای همه مریضا رو با قلب و نفس پاکشون از خدا بخوان. خودتون هم جزء 11. خوبه؟!
    بله سوالم یه جورایی دونستن واضحات بود وگرنه شکی در کرامت شهید نیست اصلاً شهید، با شهادتش واژه کرامت رو به سخره میگیره واسه همینه که ازشون میخوایم که واسطه ما پیش خدا بشن.
    پاسخ:
    ان شاالله همینطور باشه و با روح و خون پاکشون واسطه ای بشن بین بندگان خدا و ذات اقدس اله.
    روحش شاد
    خوش به حالش ، سربلند رفت و عاقبت به خیر شد
    چرا هر بار که از پدرتون مینویسین من اشکم بند نمیاد؟؟؟
    از ته ته دلم از خدا خواستم اول عمر پربرکت و در انتها شهادت نصیبتون کنه
    من هم پنج جزئ رو میخونم، تا آخر همین هفته انشالله
    لطفاً بگید که کدوم جز ها به من میرسه؟
    پاسخ:
    خدا همه ی شهدا و مومنین رو رحمت کنه. ممنون از دعای خیرتون. خب جزء 13 و 14 و 15 و 16 و 17. خوبه؟! سوره یوسف و کهف و اسرا و طه و انبیا درش هست که من عاشقشونم. 
    میدونستید هر کس شب جمعه سوره اسرا رو بخونه، از اصحاب قائم آل محمد(ص) میشه. و سوره کهف رو بخونه، شهید میشه.
  • دکتر یونس
  • به محدثه: 
    سلام بزرگوار. آخه من فامیلی شما رو از کجا بدونم؟! علم غیب به بقیه هنرام اضافه کردم؟!:) آخی دستتون درد نکنه. من الان شما رو با یه دوست دیگه ام قاطی کردم. میگم آدرس بذارید برای همینه دیگه! 
    الان شما اون محدثه ای هستی که برای شهدای مدافع حرم نمایشگاه زدید و دستمال اشک و کتاب یادت باشد؟! اگر اینطوره که فکر کنم ازت شماره ای هم دارم که پر از یکه! هوم؟!  یا اون دوستم که قرار بود بچه اش به دنیا بیاد و دنبال یه متخصص تغذیه در دوران بارداری بود؟! 
    به به! خب میبینم تا همین الان دو تا زیارت اربعینی از دل کامنتای بیمارستان دریایی رخ بنمودند! بقیه هم بیان اعتراف کنن ببینم.. بچه ها تک خوری نکنید انصافا. برای همه دعا کنید لطفا..
    سلام دکتر جان
    ۲۶ رو خانواده میخوان
    ۲۷ خودم
    ۲۸ و۲۹ رو دوستمان خواستند‎(:‎
    * اون قسمت سن و سال دارها تصویر ذهنی بود‎:D‎:D‎:D داشتم نشونتون میدادم میگفتم مثل اینا که میبینین‎:D

    پاسخ:
    سلام بر جوان این مرزو بوم! خب همه ی جزءهایی که فرمودید اکی هست به جز جزء 29 که بذار ببینیم جناب ماه چه تصمیمی میگیره! اگر ایشون نخوند یا نخواست برای دوست شما.
    آها! الان باس اعتراف کنی دیگه حداقل تو اینجا هرکی منو ندیده باشه جنابعالی از نزدیک رویت فرمودید ما رو! اونوقت که رفتیم کتاب بخریم بعد جنابعالی دنبال فلافلی میگشتید و به صورت کاملا تابلو میخواستی مثلا برای من کتاب بخری! سن و سال دار نبودیم که.. مثل دو تا بچه دبیرستانی اسکولِ عشق کتاب بودیم! اصلا تقصیر منه که با شما دهه هفتادیا میگردم!:) 
    سلام اومدم و دیدم یه سری جزء بازم هست هر کدوم که بفرمایین من میخونم تو تعداد هم مشکلی ندارم
    پاسخ:
    سلام. ممنونم ولی این ناشناس بودن شما منو اذیت میکنه. یعنی اصلا این اسم بار منفی داره. خب اینقدر که من رو میشناسید و اینجا رو میخونید فکر کنم منم حق دارم شما رو بشناسم. شما میدونید دارید با کی صحبت میکنید اما من نمیدونم با کی همکلام شدم. این درسته؟!
    سلام مجدد
    باشه ان شاالله جزء 29
    ممنون
    پاسخ:
    وعلیکم السلام. خب به سلامتی صاحبش اومد :) 
    به روی چشم، برادر
    ممنون از بابت گفتن جمله ی آخر
    پاسخ:
    خواهش میکنم. راستی در فضای مجازی جنسیت معنا نداره. من خیلی دوست داشتم برادر کسی باشم ولی نمیتونم. به نظرم همه در دایره بزرگتری به نام انسانیت معنا بشیم اینجا بهتره. 
  • آب‌گینه موسوی
  • خلی خیلی ازت ممنونم. خوش به حالِ من که برام دعا می‌کنی. ان‌شاءلله خیر ببنی و حاجت روا باشی! من هم دعاگویت بودم و هستم خدمتِ امام... 
    پاسخ:
    هوم. ان شاالله. یک دنیا ممنونم. میگم به امام بگید من رو شخصا هم بطلبن خوبه ها. من از عید غدیر سال 94 فکر کنم مشهد قسمتم نشده. این درسته؟! من هر سال به نیابتشون میرم زیارت جاهای مختلف، بعد برای مشهد رفتن اینقدر باید در مضیقه باشم؟! 
  • آب‌گینه موسوی
  • ان‌شاءاللّه به زودی مشرّف می‌شی‌.
    پاسخ:
     آمیییییییییییییییییین. آیکون قلب!
    برای منم یه جا باز کنید. در حد یک حزب هم که شده!
    پاسخ:
    شما جات محفوظه. جزء 18 خوبه؟! حزب آخه از کجا بیارم؟! میخوای یه حزبش رو خودت بخون، سه حزبش رو بده مستر و پسرا بخونن.
  • مطهره خانوم
  • سلام...
    انشالله روح پدر قرین رحمت و آرامش🌹
    بعد از کلی کش مکش ذهنی منم تصمیم دارم تو این ختم قرآن شریک بشم....
    نمی دونم الان که دارم کامت میزارم چند جز مونده ولی با انتخاب خودتون سه تاشو بزارین واسه من...
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. چرا کشمکش ذهنی؟! ان شاالله هیچ کشمکشی هیچ کجا و گوشه ی هیچ ذهنی نباشه... جزء 19 و 20 و 21 برای شما. 
    ان شالله که واقعا قابل باشم.واقعا به گردنم حق دارین، من خیلی چیزا از شما یاد گرفتم. چشششم حتما، همین الان به لیستم اضافه کردم.یه نگاه نه، کل سفر رو به شرط لیاقت باهاتون شریک میشم
    پاسخ:
    با هیئت پزشکی میرید؟! مواظب خودتون باشید و ان شاالله با دست پر و حاجت های مقبول و روا شده از این سفر بهشتی بر میگردید. 
    بابت لینک هم خیلی ممنونم 
    پاسخ:
    خواهش میکنم. 
    بحمدالله تلاوت شد.
    جزء 7 دیروز بعد از نماز مغرب و عشاء.
    جزء 8 امروز بعد از نماز صبح.



    برای شهید عزیز:
    1- ای تیغ های سرخ تهاجم چه کرده اید // با قامت بلند و تن استخوانیش؟

    2- فکر نمی کردم میان رفتن و ماندن این همه فاصله باشد، فاصله ای به اندازۀ نوشیدن یک عمر اندوه و غم! و خوشا به حال شما که رفتید و هرگز نظاره گر خزان نبودید.!
    پاسخ:
    دستتون درد نکنه. خوش به سعادتتون. من نمیدونم دچار چه بی توفیقی شدم که فرصت طلایی بعد از نماز صبح و بین الطلوعین رو مفت مفت از دست میدم. 
    چی بگم والا. من احساس میکنم هیچ فرقی نمیکنه که من اسمم یا جنسیتم چی باشه چون بالاخره شما با کسی که با یه ادبیات خاصی حرفی میزنه همونجور حرف میزنین ولی اگه اذیت میشین من خانم کیانی هستم. (خانمو نه به خاطر احترام بلکه به خاطر برطرف شدن سوال ذهنی گفتم)
    پاسخ:
    خب حرف منو نگرفتید! برای من جنسیت یا اسم و فامیل شما مهم نیست و اصلا در فضای مجازی چقدر این جنسیت و اسم و فامیلی میتونه درست و واقعی باشه؟! منظورم این بود یک نشونه و آدرس بگذارید تا بدونم طرفم کیه. میتونه یه کلمه یا حرف یا حتی نقطه باشه. اما من میدونم صاحب این جمله و حرف و نظر مثلا جناب "د" یا " ه.." یا "میم" یا هرچیز دیگه هست. ضمنا من متوجه نشدم "بالاخره شما با کسی که با یه ادبیات خاصی حرفی میزنه همونجور حرف میزنین" یعنی چی. ولی متشکرم که شفاف سازی کردید. پس زین پس به جای ناشناس بنویسیم خانم کیانی.
    خدا رحمت کنه ایشون رو...
    من دیر رسیدم
    ولی منم میخوام واسشون قرآن بخونم. 
    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. نه دیر نیست بزرگوار. جزء 22 برای شما. خوبه؟!
    بله من متوجه منظورتون نشدم و برای همینم با تعجب جوابتونو دادم. اگه منظور آدرسه که خب من ایمیل میذارم که با دیگران اشتباه نشه ولی اگه منظورتون وبلاگه متأسفانه یا خوشبختانه دیگه وبلاگی نیست که آدرسشو بذارم. حالا بعد این توضیحات میتونم جزء 22 تا 25 رو بردارم؟ ممنون
    پاسخ:
    آره دقیقا منظورم همین بود. اینکه یه چیز افتراق دهنده ای توی ذهنم باشه. وگرنه صدها ناشناس هست که نمیدونم کی به کی و چی به چی اند! :) ممنون از لطف و توجهتون. جزء 22 رو دکتر هوپ برداشتن. ولی جزء 23 و 24 و 25 برای شما. باز هم خیلی ممنونم از لطفتون. 
    ممنون از شما که اجازه دادین بخونم
    قضیه جزء شیش رو تو پست جدید دیدم که کسی برنداشته ولی من ندیده بودمش. اگه هنوزم برقراره برش میدارم تا ختم کامل شه
    پاسخ:
    قسمت شما بود. من ممنونم که کمک کردید ختم قرآن کامل شد. جزء 6 ختم اول رو چون جناب "من.. خان" تقبل کردن دیگه اینبار که باز به اسمشون افتاد اقبال و شانسش باعث حیرت و سرور شد! اون رو قراره من بخونم. دلم میخواد از هر ختمی یه جزءش رو خودم بخونم که تو ثوابش شریک باشم. 
  • دکتر یونس
  • به پیام بهار: 
    نه خشونتی به خرج ندادم. چون نمیدونستم مخاطبم کیه جدی باهاش صحبت کردم! نمیدونم چرا خشن به نظر اومده. و اینکه از این اسم شما خاطره بد هم داشتم مزید بر علت شد. بعد که کامنتتون رو اونجا دیدم گفتم ای دل غافل نکنه من اشتباه گرفتم این بنده خدا رو! 
    البت شما سبب خیر شدید و باعث شدید یه نفر دیگه رو هم از اشتباه در بیارم!:) خلاصه که شرمنده اگر جسارتی شده یا تند و خشن جواب دادم! 
    خب یه وبلاگ تو بیان داشته باشید خیلی جواب دادن ساده میشه. خیلی راحت تر از ایمیل و تلگرام و واتس آپ و سروشه.. یعنی من خیلی درگیر فضاهای مجازی نوین نیستم. حوصله سر برند! ما دهه شصتی  و بچه کتاب و کتابخونه هستیم بابا. جلفه برای ما گوشی بدستی و شبکه اجتماعی بازی! 
    سلام دوباره
    الحمدلله من هم خوندم و چه قدر جزء ۲۳ مناسب حالم بود...هر چند فکر میکنم هر جزء دیگه ای هم بود احتمالا همینو میگفتم.
    اما در مورد سوء تفاهمات رخ داده...چه خبر بوده...یعنی یه نفر دیگه هم در مورد من اشتباهی فکر میکرده؟!
    خواهش میکنم، نفرمایید، خیلی مهم نیست! هر چند اون وقتا فکر میکردم انگار یه جوری جوابمو میدین که گویا خصومت شخصی دارین؛)
    اما در مورد وبلاگ، باید بگم اهل نوشتن وبلاگی نیستم و البته به کارهای جلف مدنظر شما هم به قدر ضرورت می پردازم به مدد رحم ربی...

    پاسخ:
    سلام و رحمه الله. نه یعنی همون پیغامبرمون درباره من مثل شما فکر میکرده. داشتم به اون میگفتم برو به بهار اینو بگو که گفت عه؟! دیدم خودشم نمیدونسته! درحالیکه تو حافظه ام این طور سیو کرده بودم که بهش گفتم! تازه فکر میکردم با هم رفیقید! 
    آره دیگه خصومت شخصی داشتم! فکر میکردم اون آدم بده هستید که ازش خاطره بد دارم! بعد که به ادبیاتتون دقت کردم دیدم نع! بچه خوبی هستید! شرمنده و عذر تقصیر. علی ایحال باآدرس و نشونه پیغام بذارید این قبیل سوتفاهمات پیش نمیاد. لازم نیست وبلاگ فعالی داشته باشید اینقدر که یه خونه ای باشه و بشه کامنت گذاشت و خوندو خلاصه فکر نمیکنم امکانات بیان بد باشه. یه آرشیوی از وبلاگهایی که میخونید و کامنتهای عمومی و خصوصی و پاسخ هاش براتون آرشیو میشه. از ایمیل خیلی راحت تره. در هر صورت بازم از سعه صدر شما ممنونم. التماس دعا
  • در محضر دوست
  • سلاااام
    آقاااا
    چرا منو خبر نکردییی
    میدونی که من چقد ردوست داتشتم و دارم
    ای زمونه...نیگا دوروز نباشی همه فراموشت میکنند:((
    پاسخ:
    سلاااام و رحمه الله. کم پیدایی؟! خوبی؟! خب تو ختم های اول که پای ثابتی و بچه ها همه رو در دعا و زیارت شون سهیم کردن.. عیبی نداره. ان شاالله یه فرصت دیگه.لبخند بزن بابا جان :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">