بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اخم و لبخند و نگاه و حالت رندانه اش.../ قصه گوها کارشان سکه است از افسانه اش

مو شراب و چشم قهوه،لب انار و چانه سیب/ شیخ صنعان ساز شد این "حسن بی رحمانه" اش

این کبوتر را رها کردی، ببین حالا از او/ بوف کوری مانده در تنهایی ویرانه اش

ای نسیم گیسوانش، ای رفیق نیمه راه!/این پرستو بی تو گم کرده است راه خانه اش

ماجرای من که در بند تو بودم گفتنی است:/ماجرای پیله ای بیزار از پروانه اش

قرص چشمانش مرا هر بار نا آرام کرد/ نسخه را با درد پیچیده است دارو خانه اش...

به نظرم این زیباترین شعر کتاب " مجنون در تهران" سروده ی حسین دهلوی ست. کتاب را نشر سپیده باوران چاپ کرده.. عمرا باور کنید سروده ها متعلق به یک جوان متولد 1372 است! از بس که استخوان دارند..

دیشب بعد از نماز مغرب و عشا "ماه" اینقدر بزرگ و نورانی و نزدیک به زمین بود که میخواستم بروم روی پشت بام بایستم و صورتش را ببوسم.. امروز هم بود اما به زیبایی و بزرگی و نزدیکی دیروز نبود..

  • دکتر یونس