بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جهت ریا، من هم جشن عبادتم را  در حضور آقا جشن گرفته ام.. صف دوم ایستادم و سرودی که یکماه تمرین میکردیم را خواندیم و با لباس جشن عبادت به خانه برگشتم. اولین باری بود که آقا سید علی را از نزدیک میدیدم. نیمه شعبان بود و آقا مهمان شهر ما شده بود.. من سراپا گوش و چشم بودم و پلک نمیزدم. کل سخنرانی را حفظ کرده بودم و شب وقتی مهمانها به سخنرانی گوش میدادند جلو جلو جملات آقا را میگفتم. با کلمات خودش..انگار در او محو شده بودم. در روح تک تک کلماتش.. بعد گل قرمزی را که دستم بود با تمام توان پرت کرده بودم و دیده بودم که به داخل جایگاه افتاده است..

کاش فیلم آن روز را پیدا میکردم..

فکر میکنم این روزها روزهای بسیار سختی ست برای آقا.. گروه مذاکره کننده ی خوش خیال و ساده هنوز نقض برجام  را باور نمیکنند. هنوز باور نمیکنند اوبامای باهوش و مودب اینطور مزد خوش خدمتی و نرمش قهرمانانه شان را بپردازد!! هنوز امید دارند تا طرحی که با 100 درصد آرا و بدون حتی یک رای مخالف علیه ایران تصویب شده را اوبامای باهوش و مودب امضا نکند.. یقین کنید همین دستور شل و ول و روی کاغذ که از واکنش دولت ایران به نقض چندم برجام شاهد هستیم باید کار آقا باشد.. آقا را که یادتان هست، به خاتمی هم گفته بود لغوِ تعلیق باید در همان دولتی صورت بگیرد که تعلیق را پذیرفت.. ای کاش دولت همراه تر و باهوش و مودب تری داشتیم.. ای کاش دولتمردانی داشتیم که حرف آقای شجاع و زیرک و دشمن شناسمان را بفهمند.. ای کاش حرفش را میفهمیدیدم و قدرش را میدانستیم..

از روزی که دیپلمات ها و دارو دسته نیویورکی ها به کرسی نشسته اند انگار آقا چند ده سال پیر و شکسته شده.. غمی توی چشمهایش هست.. حتی وقتی لبهایش میخندند.. وقتی فکر میکنم آقای باغیرتمان چطور اینهمه هجمه و سخنرانی و توهین به ملتش را میبیند و پاسخ در خوری از دولت مردان ایرانی نمیبیند، چطور لب هایش را روی هم فشار میدهد و نتیجه ی گفتگویش با دیپلماتهای ساده و خوش باور میشود این دستورهای شل و ولِ آبکیِ با تاخیر! دلم بی اندازه میگیرد.. مرد انگار دیگر از سیاستمردان نا امید شده، با نوجوانهای 15 ساله نماز میخواند.. با آنها حرف میزند..

  • دکتر یونس