بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰

بختت نه سپید است و نصیبت نه سیاهی

محکوم به مرگی چه بخواهی چه نخواهی

کو عشق که ما را برساند به رسیدن

کو تیغ که ما را برهاند ز تباهی

آبی به شهیدان عطشناک ندادیم

مردند لب شط فرات آن همه ماهی

ای کشته ترحّم کن و ای تشنه تبسّم

ای ناله شهادت شو و ای گریه گواهی

سنگم بزن ای دوست، دلم میکده اوست

ما را بشکن آینه ی ماست الهی

آن سوتر از این غمکده دریای وصالی ست

عاشق شو و فارغ شو و سالک شو و راهی

درویشی ما سلطنت ماست، اگرچه!

دنیاست گدایی که رسیده ست به شاهی...

این شعری از محبوبترین شاعر و غزل سرای ماست. نسل من "علیرضا قزوه" را "از نخلستان تا خیابان" میشناسد..با "عشق علیه السلام".. با قطار اندیمشک".. با "صبح بنارس" و "چمدانهای قدیمی"..از ترکیب بند محشروعاشورایی "باکاروان نیزه"..باطعم ناب "سوره ی انگور".. با"پرستو در قاف"... من شعر خواندن را.. شعر فهمیدن را.. نهج البلاغه خواندن را با  شعر های شما آغاز کردم.. ان الله یدافع عن الذین آمنوا... 

  • ۹۲/۱۰/۱۵
  • دکتر یونس

نظرات (۲)

  • رها صادقی
  • آنسو تر از این غمکده دریای وصالی ست...
    سلام و خدا قوت وب بسیار زیبا و مفیدی داری

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">