هر جوانمرد کوهیست و آفتاب پشتِ شانه های جوانمردان زندگی میکند...*
"بعد از بوسیدنِ روی گلت".. اینها را "شهیدسید عباس موسوی" (دبیر کل سابق حزب الله لبنان) برای همسرش "ام یاسر" نوشته.. زنی که داستان عشق بی مثالش از نجف شروع میشود و در 30 بهمن 1370 در جنوب لبنان در ماشینی شعله ور تمام میشود.. طبق عهد و قول و قراری که باهم گذاشتند، عاقبت باهم شهید میشوند..
اگر جان داشتم به جای 38 دقیقه همپای مستند "زندگی خوب، مرگ خوب"؛ 38 سال و 38 ماه و 38 روز گریه میکردم. چرا باید همچو مرد خوب و مهربانی شهید بشود؟!
مردی که مثل قهرمان توی قصه ها، مثلِ اسطوره ی توی افسانه ها، مثلِ رَجُلِ گمنامِ لابلای آیاتِ سوره یاسین، مثل یک شقایقِ رهاشده در آغوش نسیم؛ شجاع، غیر قابل توصیف، باور نکردنی، مهربان، جذاب، دوست داشتنی، پاک و زلال و رها ست..
چه کسی باور میکند مردی به همسرش بگوید: دوست دارم اگه کسی از تو سوالی پرسید، خودت جوابش رو بدی و "نگی باید از سید بپرسم"! میخوام بانوی باسوادی باشی..
بعد همسرش را بفرستد تا درس بخواند.. کارهای خانه و تمیز کردن یخچال را هم با آنهمه مشغله انجام بدهد تا همسر و خواهرش بروند سر درسشان و سر کلاس درسشان حاضر شوند!
در جواب خواهرش که میپرسد چرا سرت را روی دست "ام یاسر"میگذاری و میخوابی؟ میگوید: "این زن تو خونه من خیلی زحمت میکشه و فداکاری میکنه. باید احساس کنه که راحتی من دست اونه و همه چیز من اونه تا بتونه ادامه بده به این زندگی"...
مردی که وقتی خواهرهایش را دعوت میکند که برای ناهار مهمانشان باشند، به همسرش میگوید: "بنشینید و با هم حرف بزنید! من و بتول(دخترش) براتون ناهار آماده میکنیم." کی؟! دبیر کل حزب الله لبنان! رهبر شیعیان لبنان! فرمانده محور مقاومت و جنگ مستقیم با اسرائیل! یک عالم و روحانی مطرح در سطح کشور و منطقه!
وقتی پسرش میپرسد: مادر چرا اینقدر بابا رو دوست داری؟ جواب میشنود: "چون بوی امیرالمومنین علی (ع) رو از او استشمام میکنم".. چه ارتفاع روح، وسعت قلب، پاکیزگی و صداقت در گفتار و کردار و بخت بلندی باید داشته باشد یک مرد که همسرش به چشم مولا علی به او نگاه کند..
مردی که همسرش را اینطور صدا میزند: "کو صاحب اون خنده های قشنگ؟ کو صاحب اون روی بشاش؟"
مردی که برای بچه هایش غذا درست میکند تا همسرش برود به یک کشور دیگر و در همایش شرکت کند..
مردی که وقتی محافظش بوق میزند و یک گربه ی سر در سطل زباله میترسد! او را باز خواست میکند که فردای قیامت به خاطر ترسیدن این گربه چطور میخوای جواب خدا رو بدی؟ میخوای بگی محافظ و راننده سید عباس موسوی بودم؟ از خدا بترس و منو نبر تو آتیش جهنم..
مردی که یاسر پسرش را به صف مجاهدان حزب الله میفرستد و میگوید از همه بیشتر به او سخت بگیرند! مردی که به پسرش، پاره تنش میگوید: "یاسر! اگر میخواهی بزرگترین خدمت عمرت را به من بکنی، شهید شو!.. من وقتی به سراغ خانواده شهدا میرم ازشون خجالت میکشم!"
مردی که بچه هایش بی خجالت "ساندویج نون و روغن زیتون و نمک" میخورند و تازه همان را با محافظ پدرشان قسمت میکنند! و وقتی محافظ حیرت زده میپرسد همیشه از این میخورید؟ یاسر میگوید: آره، وقتی تو خونه چیزی نیست، از همین میخوریم!
مردی که محافظش را "داداش" صدا میزند! بغلشان میکند.. مجاهد فی سبیل الله ای که از اسرائیل نمیترسد.. به زحمت افتادن یک پیرمرد یا خیس شدن روپوش مدرسه ی دو بچه مدرسه ای را در پیاده رو میبیند.. چرا باید با راکت مستقیم بالگرد اسرائیلی شهید بشود آنهم با همسر و فرزندخردسالش حسین؟!..
حالا چطور حزب الله لبنان به چنین قدرتی دست پیدا کرده که در یک جنگ 33 روزه بزرگترین و مدعی ترین و ثروتمند ترین ارتش دنیا یعنی اسرائیل را شکست میدهد؟! چرا حزب الله لبنان در بین تمام جوانان و اقشار و احزاب و ادیان لبنان مقبولیت و احترام دارد؟ چرا جوانان لبنانی عاشق این مرام و تفکرند؟ برای جواب به سید عباس موسوی نگاه کنید. او رو بشناسید..
سفر هرکجا سایه گسترده است/ چه ها بر سرِآدم آورده است/ توگویی که مارا برای وداع/ خداوند از آغاز پرورده است/ سفر هرکه را دیده ام بُرده است/ سفر هیچکس را نیاورده است..
پ ن1: ممنون از روچاک عزیز برای معرفی این مستند بی نظیر و دوست داشتنی:"زندگیِ خوب، مرگِ خوب". روچاک نسخه سینما مارکت و خریدنیش رو معرفی کرده. من به فکر شماها هستم. من چون به شخصه فی الحال زیر خط فقرم و تازه یارانه من هم توسط روحانی نماهایِ کم عقلِ بیشعورِ وطن فروشِ دروغگویِ از خدا بیخبر این دولت فخیمه قطع شده، نسخه دانلود رایگانش در آپارات رو بهتون معرفی میکنم اینجا:(+)
تف به این دنیایی که اینا توش زنده ان و سید عباس ازش رفته..
پ ن2:میگم این زنهای لبنانی شانس دارن به قرآن! حالا اگر زن ایرانی بود، تا کتاب دست میگرفت شوهره جوری با کمر بند به تو صورتش میکوفت که دست چپ و راستش رو به خاطر نیاره! جوری عربده میزد که زنیکه پاشو اون جورابای بو زنگِ آهنیه منو بشور!پَ چی شد این غذات ضعیفه؟ چرا پات رو جلو نَنَم دراز میکنی؟ چرا در طاقچه بازه؟ چرا دم خر درازه؟ درس میخوای بخونی چه کنی؟ خونه بابات میخوندی! خرچِ کتاباتم من باس بدم؟ برو از بابات بگیر! حالا دانشگاه نشد،زایشگاه! فرقش فقط یه نقطه است! که صاحب اون خنده های قشنگ کلن از زندگی پشیمون میشد.. عی روزگار،مصّبِت رو شکر! سیدعباس برا همسرش مینوشته:"بعد از بوسیدن روی گلت".. حالا تو دو دقیقه برو سر کوچه، اگر شوهرت ننوشت: "عنترکجایی؟!"
*خط اول از پردیس شریفی/ شعر از مژگان عباسلو..
پاسخ:
سلام جانم. ایندفعه حس خرید نداشتم. ببین من چقدر با تو همفکرم! قبل از اینکه کامنتت رو بخونم، پ ن 2 رو اضاف کردم به متن! اون مرد که گلیست از بوستان الهی.. الکی نیست که میگه بوی امیرالمومنین علی را از او استشمام میکردم.. نه تو رو خدا، چی میخوای دیگه؟!
پاسخ:
سید عباس خیلی ماه بود.. ببین تو رسم و رسوم قبایل عرب واقعا زن حقِ حیات اجتماعی و سیاسی نداره..با اینکه زن عرب در خانواده خیلی قدرت داره اما قدرتش رو با سیاست و همسر داری و مکر و حیله حفظ میکنه.در حقیقت همیشه طفیلی وجود مرده. بعد خدا در همچو شرایطی سیدعباس موسوی، امام موسی صدر، مصطفی چمران، اصغر وصالی، علامه طباطبایی،شهیدِ ثانی و آسیدعلی آقای خامنه ای رو آفرید تا انسانیت و مردانگی وارد مرحله جدیدی بشه.. فتبارک الله احسن الخالقین..
اوه!اوه! شوهرِ خانم دباغ (مرضیه حدیدچی) که درود خدا بر او باد رو یادم رفت:)
پاسخ:
ارزشمندان، روشنفکران، غربزدگان، حاجی بازاریان، روحانیان، سیاستمداران و حتی استادانِ از فرنگ برگشته و همه مردان ایرانی با کلی ادعا، حتی اونی که زنش کار بیرون میکنه یا استاد دانشگاه یا فلان جراح و پزشک موفقه،روی زبان یا در دلشون نهایتا "زنِ تو خونه" میخوان! استاد برای رزیدنت زن 15 کشیک 36 ساعته در ماه و کار شبانه روزی در کوریکولوم آموزشی تعریف میکرد! بعد میگفت من حاضر نیستم زنم تا سر کوچه و توی مغازه بره... نمیتونم بپذیرم. به فلان استادی که کلی شاگرد خانم داشت و سختگیریهای وحشتناکش کمر مرد رو خورد میکرد چه برسه به زن! میگفتم حاضر بودید با یه خانم با این شرایط یا مثل خودتون ازدواج کنید؟ میگفت: هرگز! تحصیلات داشته باشه ولی بشینه تو خونه بچه هام رو بزرگ کنه. من میرسم خونه، خونه باشه.
میگفتم خب با این وضع کی با این دختر ازدواج میکنه؟ میگفت: میخواست دکتر نشه!بشینه تو خونش! میگم این خلافِ حرفِ رهبر نیست؟! از پاسخ در میماند!!
زن از نگاه مرد ایرانی یک حمّال و عروسکه. باید خوشگل باشه و باید تمام وقت در خدمت اعلی حضرت باشه.. بعدم نباید تحصیلاتش از مرد بیشتر باشه، میدونی که! چون اگر زنه اونقدر شعور داشته باشه که اختلاف سطح مدرک رو به روی مرد نیاره، مرد اینقدر درک نداره که احساس حقارتی که نمیدونم از کجاش منشا میگیره رو سر اون زن بدبخت خالی نکنه! یا توهم اعتماد به سقفی نزنه که این رو که به من دادن پس یکی دیگه هم روش!! من به اندازه همه زنهای کتک خورده ای که توی درمانگاه دیدم میتونم مورد معرفی کنم!.. چی بگم که هرچی بگم تف سربالاست!
پاسخ:
ظاهر آرایش کرده و هیکلِ فلان و ناخن مانیکور شده و لب پروتزی و باطن پوک و بی ایدئولوژی رو کی میخواد؟! 99.99 درصد مردای همین جامعه توقعشون و خواستشون از زن همینه بابا. زنها اون شکلی شدن که مردا میخواستن. خودشون زنها رو از کلاسِ خیاطی و بافتنی وکتابخونه و درس و آشپزی و شیرینی پزی و دور همیِ زنونه سوق دادن به آرایشگاه و باشگاه و کلاس رقص و پارتی مختلط! حالا این آمار طلاق و خیانت و طلاق عاطفی و دخترای بی هنرِ بی ادبِ بیسوادِ پلنگ؛ نوش جونشون!:)
پاسخ:
هوم، سید محمد باقر صدر هم هست. البته من خواهرش رو میدونم که شیر زن و عالمه بوده. اما زندگی خصوصیش رو نمیدونم که همسرش هم اهل علم و در جامعه بوده یا نع.. یه چیزی خوندم از هوشش که گویا در 6-7 سالگی در حرم حضرت امیر خطبه میخونده برای مردم.. نابغه بوده بابا. و یه چیز دیگه: زن علامه محمد حسین طباطبایی زن فعالی نبود اما از منظرِ همسر دوستی و عشقِ بی مثالِ سید به او و دخترانش اسمش رو در این کته گوری وارد کردم! علامه طباطبایی یکسال تمام هر روز بعد از فوت همسرش میرفت سر مزارش. از غصه سکته قلبی کرد.دیگه هفته ای دوبار میرفت.. دیوانه وار همسرش رو دوست داشت
پاسخ:
بابا شما برو مستند رو ببین اولین چیزی که در زندگی سید عباس موسوی تو رو تحت تاثیر قرار میده واللا همین همسرداریشه!نه ایستادگی در مقابل اسرئیل و برداشتن علمِ مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی! اونم دهه 60، اونم تو طوایف عرب! کارمند نبوده که ساعت 2 برگرده خونه بگه برو من کارای خونه رو میکنم که تو درس بخونی! آقا رهبرِ بهترین جوونهای عالم بوده و به اندازه سر سوزن وقت نداشته! مهم نوع فکر کردنشه. زنش رو همپای خودش میخواسته! نه فقط همبسترِ خودش!به چشم یک دوستِ عزیز و امانت و نعمت الهی بهش نگاه میکرده. من این طرز تفکر رو تو کمتر مردی دیدم. این به کارش ارزش میده. طرف تو دوقوز آباد 2 واحد آز درس میده،تو خونه و نونوایی باس دکتر صداش بزنن. خدا رو بنده نیست! یعنی خاک کفِ پای سید عباس، سرمه ی چشمِ مردان حالِ حاضر! میخندی؟ اینا گریه داره! هنوز متوجه عمقِ مصیبتِ وارده نیستی خواهر!
پاسخ:
خب کم عقلِ بیشعور یارانه همه پزشکا رو قطع کرده.بدون اینکه ببینه درآمد اون پزشک چقدره؟ 400 هزار تومن یا 5 میلیون تومن! اون سوال خیلی مهم نیست. مطلب مهمه. نه اینکه کی میگه. من طرف حق و حقیقت و مظلومم فارغ از جنسیت!
پاسخ:
من همونی ام که نوشتم:این زنهای ایرانی اگر به تیریج قباشون بر نمیخوره از زنهای هندی یاد بگیرن و یه روز از سال رو برای سلامتی و طول عمر همسرشون روزه بگیرن! هیچ کار که نمیکنید، کهنه بچه که چنگ نمیزنید، بچه قد و نیم قد که نمیزایید، سبزی که پاک نمیکنید، ظرف رو که ماشین ظرفشویی میشوره، لباس رو که اتو شویی اتو میکنه، غذا هم که فریزری و از بیرون! مهمونم که جرات نمیکنه عید به عید پاش رو بذاره تو خونتون! اخلاق که ندارید حداقل یه روز روزه رو بگیرید لطفا، باشد که خداوند شخصا از آمار طلاق بکاهد.
یعنی فارغ از جنسیت خداییش طرف مظلومم. جنسیتی به نوشته ها نگاه نکنید! توزندگی بعضی وقتا به مردا خیلی ظلم میشه، بعضی وقتا به زنها. دو تاش بده. ولی ما الان داریم راجع به(قول دادم درست بنویسم) یه الگو و مردِ فرشته نما صحبت میکنیم..
پاسخ:
به خواستگارات که باید کتاب" زن و باز یابی هویت حقیقی" که حضرت آقا نوشته رو بدی بخونن ازشون امتحان بگیری.:) به یقین هیچ مرد ایرانی نمیتونه به حرفای رهبر در این باب عمل کنه. من کتاب رو نشون استادام دادم میگفتن این حرفای کیه؟ میگفتم عشقتون آقای خامنه ای! میگفتن نه بابا؟!!
بله نسبت به مردای ترکیه که از هر سه تا زن یکی رو زیر مشت و لگد سیاه کبود میکنن! یا مردای هندی که زن رو به خاطر نداشتن یا کم بودن جهیزیه آتیش میزنن و میکشن! یا مردای غربی که زن فقط یه ابزار لذتجویی هست براشون بهترند! اصلا مرد ایرانی در این جنگل، بیهمتاست به واقع!
پاسخ:
آقا دو روزه این عنتر افتاده تو دهن من! خیلی ناراحتم. قبلا فقط احمق بیشعور میگفتم!تو لغتنامه دیدم: البت "عنتر" به معنی خرمگس و مرد شجاع و بی باک هست! اون "انتر" هست که به معنی بوزینه است. بعد زنه تو بیمارستان آموزشی هی به ما میگفت: انتر بیا! هرچی میگفتیم:حاج خانوم اینترن! نه اَنترن! میگفت ننه چه فرقی میکنه من زبونم نمیچرخه! حالا انتر یا اینتر! ولی نمیدونم چرا یه خنده ی ریزی میکرد هر دفعه!
پاسخ:
پسرای سید عباس؟ حسین که تو ماشین بود و شهید شد. یاسر و کمیل هم الان بزرگند. قاعدتا عضو حزب الله هستند. میخوای همسرِ رزمنده بشی؟ شهید میشن ها! تحملش رو داری؟ فقط نفهمیدم محمد و سمیه چی شدن؟ آخه فقط یاسرو کمیل و بتول رو نشون میداد. چقدرم حجابشون رو دوست دارم. اسم یکی از خواهرای سید عباس هم لیلا بود. نفهمیدم اسمِ ام یاسر قبل از اینکه همسر سیدعباس بشه چی بوده!
پاسخ:
چهره زیبا یه کم برمیگرده به اون آب و هوا و خاک و نژاد مدیترانه ای.. ارادتشون به حضرت آقا رو من بین زائرهاشون دیدم. یعنی جون میدن برای آقای خامنه ای. وصیت نامه ی قمر استشهادیون "شهید علی منیف اشمر " رو شنیدی؟ واللا آدم خجالت میکشه.یکی از اون سر دنیا اونطور نسبت به اسلام،شیعه و رهبر ما ارادت و علاقه داره بعد یه مشت.... اینجا ... (دیگه خودمم سانسور میکنم). خلاصه نور ایمان و پاکی روح، آدم رو زیبا هم میکنه. 60 درصد زیبایی یه مرد به همون متانت و وجاهتشه. جلف ها زشت هم هستند!
بابا دخترای شما چقدر داستان داشتن! هنوز داستان اون یکی رو برام نگفتی! یادم هست ها..
پاسخ:
ان شاالله. آره خشانت ندارن اما غرشون رو میزنن. من مردی رو ندیدم که حقیقتا از ته دل راضی به درس و کار زن و دخترش باشه. یعنی حتی اگر دخترش رو راضی باشه(با فکر اینکه آینده یه آب باریکه و درآمدی داشته باشه) ولی زنشون رو نمیتونن قبول کنن بره سرکار یا درس.. اونایی هم که خیلی پُز روشنفکری میان و ادای اُپن مایندی درمیارن و زنِ استاد دانشگاه و فعال در جامعه دارن، خدا باید از واگویه های دلشون بشنوه در گعده های مردانه! حرف شما درسته. اتفاقا تربیت مادرای ایرانی اینا رو بدبخت و پرتوقع کرد
پاسخ:
من که دیگه دیدم. دیگه 38 دقیقه چی بود که براش دست به جیب شم؟! از سینما مارکت زیاد خرید کردم. بسشونه دیگه. آپارات، یوتیوپِ اهل دل و ما فقراست:)
پاسخ:
از اون ور بومی ها چطوری میشن؟ یعنی مرد به زنش بگه دست از تنبلی و تن پروری بردار برو درس بخون؟ اینم به نظرم بو داره. یا میخواد زنش از فاز افسردگی و تنبلی بیاد بیرون و یه حرکتی بکنه و کمتر رو مخش بدوه و از بیکاری بهش گیر بده! یا میخواد بالاخره یه مدرک لیسانسی بگیره تو جمع بتونه یه پُزی بده.. الان مبنا شوآف بیرونی و پز دادن نیست. حرفِ دلِ . میل دل.. تو دلشون چه نظری دارند.اون مهمه.
پاسخ:
یه کم بیشتر توضیح میدید؟ اینکه سن، شغل و چه روحیه و آداب و فرهنگی دارند که با همسرانشون اینگونه اند؟ یعنی میخوام بدونم چه طرز تفکری دارند که تونستن این قضیه رو بپذیرند بی منت و با روی خوش. من مطالب وبلاگتون رو خوندم. خب اون حرفای قشنگ اسلامی رو کی عمل میکنه؟ مثل کتاب "زن و بازیابی هویت حقیقی" که حتی مسئولین نخوندن که قبول کنن که حالا کو تا کی بخوان بهش عمل کنن!!
پاسخ:
میخواستم بدونم چطور مردی این شرایط رو میپذیره؟ در چه سنی؟ با چه فرهنگی؟ با چه شغلی؟ چون در نسل جدید ندیدم،شناختشون برام جالبه. البته مردای نسل اول ما همه خیلی بساز و خوبن. داییهام مثلا شاید در همین محدوده ی مردهای بساز با همسر قرار بگیرن و عموهام هم عِی.. ولی قاطبه ی مردایی که دیدم اینطور نبودن. چقدر زن کتک خورده میان درمونگاه.. شوهراشون کیان؟همین مردمن دیگه..
من مستند خانم دکتر ها رو دیدم(2 بار). همسرِ خانم دکتر جراح ما یه استثنا هست. چون من کلی دختر پزشک و متخصص و رزیدنت میشناسم که یا شوهرشون نتونست این حجم از کار و شیفت شب و دربدری طرح و در و دهات رفتنشون رو تحمل کنه و طلاقشون داد. یا طلاق عاطفی گرفتن. یا خیانت دیدن. یا خودش یه شهره. شوهرش یه شهر دیگه و بچه اش یه شهر دیگه پیش مادرش. اونقدر اینها زیاده که به شماره نمیان. بیش از صد تا فقط خودم میشناسم. و این غمباره. نسل نخبگانی ما داره منقرض میشه و هیچ کس به فکر نیست.
تعداد پزشک و رزیدنت و متخصص خانم مجرد تو رشته ما اونقدر زیاده که من بعضی وقتها میخوام از غصه اینهمه دخترِ طفل معصوم بمیرم.نفر سوم امتحان دستیاری!/ فوق تخصص فلان/ نفر اول بورد فلان/ .. اونقدر زیادندکه.. باز یه مرد بالاخره ازدواج میکنه تا یه زن زندگیش رو جمع کنه و اون به کار و بیمارستانش برسه. اما یه زن چی؟ کارای خونه و شوهر داری به درس و شیفت شبش اضافه میشه.
من به خاطر خودم ناراحت نیستم. ماشاللا اونقدر سختی کشیدم تو این زندگی که سِر شدم و خیلی هم قصد موندن تو این دنیا رو ندارم. ولی برای بقیه(حتی متاهل هامون با این شرایط وحشتناک )خیلی ناراحتم. گناهشون چیه؟ یک عمر درس خوندن و در بیمارستان سگ دو زدن؟ گناهشون هوش و آی کیو بالاست؟ وقتی دخترای مردم از این باشگاه به اون آرایشگاه میرفتن و پاشون رو رو پا مینداختن کنار شومینه، اینا تو اورژانس دستشون تو خون و چرک و کثافت بوده و بعد شیفت 36 ساعته از خدا آرزوی یک دقیقه نشستن و پلک رو هم گذاشتن داشتن! دلم برای رزیدنتای رشته های جراحی، خونِ..
وقتی میپرسم چرا اینطوری ادامه میدید؟ میگن ازدواج کنیم تازه در 30 تا 35 سالگی ؟ کی این شرایط رو میتونه بپذیره و تحمل کنه؟ بعد اینهمه همکلاسیها و همکارامون که طلاق گرفتن و آسیب دیدن و یا خیانت دیدن جلو چشم مان. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟ بهترین و باهوش ترین و نخبه ترین دخترای مملکت مجردن.. این واقعا وحشتناکه. روح جامعه پزشکی له شده زیر بار این فشار و استرس امتحان و کار و شیفت و خانواده ای که از هم پاشیده و همسری که معلوم نیست کجاست و بچه ای که بالاخره بچه طلاق میشه یا با کلی عقده زیر دستِ پرستار بچه یا مادر بزرگ هاش بزرگ میشه!
به استادام میگم تو رو خدا درک کنید اینا رو. میگن به ما چه! میخواست بشینه تو خونه اش!
جامعه نخبگانی و به خصوص پزشکی اعتمادش رو به خانواده، کارش، وزارتخونه، جامعه، نظام از دست داده و تنفر بدلیل بارانِ استرس و فشار بیهوده ای که تحمل کرده تک تک سلولهاش رو پر کرده. اگر امروز جنگ بشه یکدونه شون ایران نمیمونن که بخوان برن جبهه! اون وزارتخونه نشین ها هم که فی الفور کشور رو ترک میکنن!
پاسخ:
خدا خیرت بده. موقع دیدن مستند همش یاد این جمله شهید آوینی بودم: اگر مقصد پرواز است، پس آشیان؛ ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در پرواز میبیند، از ویرانی لانه اش نمی هراسد..
پاسخ:
در نقد کتاب "مرگ از من فرار میکند" نوشتم مصطفی چمران جمع اضداد بود.. قطره ای از دریای بیکرانِ مولا علی بود و کتابش رو دوست داشتم چون من رو دلتنگ مولا علی میکنه.. سید عباس هم همینطور.. این حجم از بی اعتنایی به زخارف دنیا، این حجم از قناعت و مقهورِ قدرت و ثروت و مقام نشدن من رو یاد حضرت امیر مینداخت.. دوستش داشتم. خیلی دوستش داشتم. درکل فکر کنم اونقدر روحا، قلبا، جانا، ذهنا درگیر و شیفته و عاشق مولا علی شدم که هرکسی که کوچکترین شباهتی بهشون داشته باشه تو ذهنم پررنگ و دوست داشتنی میشه.
پاسخ:
به ماه گفت شبی آفتابگردانی/ برو که پر شدنی نیست جای بعضی ها..
پاسخ:
وعلیکم السلام.
یعنی ببین چه به سرِ زن ایرانی اومده که صدی نود که این متن رو خوندن (دقیقا مثل من که این مستند رو میدیدم) به این تفاوت بزرگ فکر میکردن.. یه پستِ جدا مثلا چطوری؟ خب میترسم خین و خینریزی بشه.. حالا همینجا میشه دردو دل کرد.. من میشنوم..
پاسخ:
سلام و رحمه الله علیک. کیف احوال؟ عید شما هم مبارک سید جان. رفتی پیش امام جانمون برای ما عیدی بگیر. یادت نره.. خدا تا بنده هایی مثل سید عباس و ام یاسر داره فکر کنم به ما محل نمیده دیگه..
پاسخ:
سلام بزرگوار. چرا هیچ اسم و رسم و نشانه ای ندارید که بتونم مخاطب قرارتون بدم؟ قانونه که یه آدرس بگذارید بتونیم مهمونا رو ازمزاحمین افتراق بدیم.
خین و خین ریزی رو از سریال روزی روزگاری یادمه:)
مشکلات درست شدنیه اگر همه اعم از زن و مرد به خاطر نجات بنیان خانواده و نسل آینده به هم کمک کنن و دست به کار بشن. اتفاقا مرد ایرانی خیلی باشعور و با شخصیته و اگر با دلش راه بیایید رشد فرهنگی خوبی داره.
دین ، همین دین و همین قرائت مردانه ازش اونقدر به زن امتیاز داده که فمنیست ها باید جلوش دست به سینه بایستند. اما درد اینه که به همین دین محمدی عمل نمیشه . چرا؟ چون فرهنگ ایرانی نمیتونه بعضی جاهاش رو بپذیره و مردای سیاستگذار و حکومتی هم ایضا.. ما نگاه رهبر و بزرگ این جامعه رو داریم. کتاب "زن و بازیابی هویت حقیقی". خب خود شما خوندیش؟ کدوم مسئولی خونده؟ کی میتونه بپذیردش؟ وقتی حرف رهبر یه جامعه که مرجع تقلید و حاکم شرع هست میمونه رو زمین شما دیگه چه انتظاری داری؟
مجلسِ ما الان جای قانون گذارانه؟ ما به قانون گذار رای دادیم؟ یه مشت رشته نامرتبط، ورزشکار، روحانی، زن، کارگردان، کشتی گیر، جودوکار، کارگردان، پزشک، دندانپزشک،دختر بیسواد، سید رو لیستی فرستادیم بالا. اونا چه میفهمن قانون یعنی چی که بخوان بهش تبصره و اصلاحیه بزنن؟! تمام انرژی و پول مملکت داره هدر میره وسط دعوای آبدوغ خیاری غیر متخصصین در هر زمینه ای..
فعالان زنِ ما اگر ابتکار و مولاوردی باشن که کلاه همه پس معرکه است.
ابتکار که مثل آفتاب پرست رنگ عوض میکنه! به وقتش سخنگوی اشغال کننده های سفارت آمریکا میشه و به وقتش پسرش رو میفرسته همون امریکا برای تحصیل و شوهرش پولِ انگلیسی چنج میکنه برا فتنه 88! هنوز سایه ی تصمیمات غیرکارشناسیش در محیط زیست و رد پای جاسوسهاش(کاووس امامی) منجر به تغییر اقلیمی و از بین رفتن 90 درصد پوشش گیاهی خوزستان شده.. دریاچه ارومیه به اون وضع و بحران آب وخشکسالی خودساخته...
مولاوردی هم که افق دیدش اینه: برای آشغالای مسیر پیاده روی اربعین توئیت میزنه و طرح داده زنهای مجرد یا مطلقه 30 سال ایرانی رو برای اشتغال زایی بفرستن آنتالیا.. اوج هنر اینا نشستن و دست زدن برا رقص دختراست تو فلان جشن یا آنتریک کردن دخترای ساده و بدبختی مثل مسیح علینژاد یا دخترای خ انقلاب! که مثلا کشف حجاب کنن و بیفتن جلو تا اینا دو روز بیشتر به صندلی هاشون تکیه بزنن! به خدا اگر کثافتکاری و نامردی این اصلاح طلبا نبود(یکیش همین ابتکار) دختر یه رزمنده ی شمالی سر از آمریکا در نمیاورد که بخواد اونقدر سرخورده بشه و کمپین ضد نظام راه بندازه.. اینا اون طفل معصوم رو به این روز انداختن..
پاسخ:
مثلا مردای کارمند بهتر جواب میدن؟ اینکه فرهنگ کار و مسئولیت پذیری نداریم یه بحث دیگه است. تو این مملکت انگار فقط جاسوسها و نفوذی ها با دل و جوون به وظیفشون عمل میکنن! البت بچه های سپاه و حاج قاسم هم خوبن. دمشون گرم.
من گفتم بده؟ اتفاقا عالیه که یه زن بشینه تو خونه اش، مادری کنه، کتاب بخونه، آشپزی کنه، ملکه خونه اش باشه. ولی اونوقت کی متخصص زنان بشه؟ کی معلم کلاس اول بشه؟ کی پرستاری کنه از مریضا؟
فضانورد جان حتما اون کتاب "زن و بازیابی هویت حقیقی" رو بخون. رهبر میگه وظیفه شرعی زنها هست که درس بخونن و متخصص بشن. ازش میپرسن: فقط تخصص زنان؟ میگه نع. همه رشته ها.جراحی/ داخلی/ چشم/ قلب/ ... میگه زنِ الگوی مسلمان و دختر ایرانی "خواهر دباغ" هست. میدونی دباغ کیه؟ کسی که با 6 تا بچه تو زندان ساواک بود ، فراریش دادن رفت نوفل شاتو. نماینده امام بود که نامه امام رو با علامه جوادی آملی برد برای اتحاد جماهیر شوروی. زمان جنگ فرمانده سپاهِ همدان بود و کلی مرد پاسدار زیر دستش بودن. بعدم نماینده مجلس شد. حتی آقا توصیه کرده بود اگر خانمی هست که دوست داره مطالعه و تحصیل کنه، همسرش نباید مانعش بشه. دیگه چطوری بگه رهبر؟
اینکه بیشمار شغلِ بیخود هست که زنها به عنوان نیروی کارِ ارزان پرش کردن و میتونن بشینن تو خونه تا یه پسر بره سر کار یه حرفه. اینکه اگر همین الان همه ما اعم از زن و مرد، دختر و پسر، پدر و مادر همگی کار کنیم تا عقب موندگی کشورمون رو جبران کنیم یه حرف دیگه است. ژاپن بعد از دو تا بمب هسته ای و جنگ جهانی دوم که به صورت نصف دنیا پنجه انداخت و کشته داد و با خاک یکسان شد ، چطور دوباره رو پا خودش ایستاد؟ چطور زن و مردش شب و روز کار کردن؟ چطور پیشرفت حاصل میشه؟ با آزادی و برهنه کردن سر و نبودن اسلام؟ نه عزیزم. تلاش کردن میخواد. دویدن میخواد. ما همتش رو نداریم.
پاسخ:
من فکر میکنم همه مون کتاب "زن و بازیابی هویت حقیقی" آقای خامنه ای رو بخونیم. بعد تو یه پست مستقل نظرات و راه حل هامون رو ارائه بدیم.
تو کتابِ آقای رفیق دوست یه خاطره جالب هست من فقط جمله امام رو میگم: امام میگه فکر کردید ما انقلاب کردیم و پیروز شدیم؟ زنها انقلاب رو پیروز کردن. اینها صاحب انقلابند.
فقهای شیعه دیگه باید چکار میکردن؟ اون شهید ثانی که زن و دختر و خواهراش رو مثل یک عالمه طراز اول تربیت کرده بود و تو تاریخ به عنوان زنان عالمه و فاضله تاریخ ثبت شدن. امام موسی صدر که به پسراش میگفت اگر اونقدر فقیر بشم که بتونم فقط یکیتون رو بفرستم درس بخونه، به خدا قسم اون دخترم هست! یا امام خمینی که دیگه واقعا داشت خودش رو برای زنش میکشت. زنه دست به سیاه و سفید که نمیزد هیچ! تازه امام، خانم رو سر چشمش نگه میداشت. بعد نماز تمامِ سران لشگری و کشوری رو یه لنگه پا نگه داشته بود! ول کرد رفت با خانمش افطار بخوره، جلوی اونهمه آدم و دوربین.. گفت من بدون ایشون غذا نمیخورم!!
اگر نبود حمایت و نگاه امام و آقای خامنه ای بعضی از این خشک مغزهای مدیر و مسئول تا همین حد هم اجازه نمیدادن زن ها در دانشگاه و جامعه فعال باشن.
اگر دیده باشی، حتی درافطاری ماه رمضان که آقا شاعران رو دعوت میکنه و شعر میخونن، از خانم های شاعر هم دعوت میکنن که بیان و جالب تر اینکه خانم ها حتما شعر میخونن و عاشقانه هم میخونن... جالبه بدونی خیلی ها این رو نمیتونن بپذیرن!! شعر عاشقانه! در شب ماه مبارک رمضان! در مجلس شعرخوانی و در محضر یک عالم دینی!!
آقا داره خط شکنی میکنه در این زمینه. یک تنه جلوی هجمه ها ایستاده تا در امنیت و سایه اش دخترها بتونن کمی به حقشون برسن.. آقا تو کتابش راه رو نشون داده. حالا اگر خودتون مثل ضعیفه ها نشستید و منتظر منجی هستید خب اون دیگه تقصیر خودتونه!
یکی میگفت: امام و آقای خامنه ای زن ها رو پررو کردن!، تا زنده هست هرچقدر که میخواهید درس بخونید که بعدش ازین خبرا نیست!!
پاسخ:
لطفِ شماست:)
چون من از نظرات بقیه و از نوع نگاهشون واقعا استفاده میکنم و لذت میبرم.. دوست دارم بدونم بقیه چطور فکر میکنند. یه جوری این لطفِ شماست که برام مینویسید. دو تا مغز بهتر از یک مغزه.. دو تا نگاه هرچقدر متفاوت تر وسعت دیدِ بیشتری به آدم میده. من دوستایِ صد درصد مخالف از نظر سیاسی و دینی دارم که حرفاشون رو میشنوم. جدا ازاینکه برای شخصیتشون ارزش قائلم، میتونم بفهمم در ذهنش چه گاردی نسبته به این موضوع داره. یا موضع خودم رو تلطیف کنم یا گارد اون رو باز کنم.. البته این حالت وقتی وجود داره که در دوطرف اراده ی فهمیدن و درک متقابل وجود داشته باشه (وگرنه با آدمایِ لجوج و خود بر حق بین هیچ تعاملی نمیتونم داشته باشم و از حرف زدن باهاشون فراری ام).
اما در مورد اینکه فرمودین مدیران ارشد صلاحیت پستشون رو ندارن، بله. باهاتون موافقم. وقتی از ابتدای انقلاب تا الان تمام منصب ها و پستهای مدیریتی اعم از وکالت مجلس تا پستهای دولتی در بین 500 نفر داره دست به دست میشه، وقتی مافیا و فساد درشون ایجاد شده وقتی هیچ نفر سومی حتی شانس ورود به این حلقه ی بسته رو نداره، انتظار داری وضع مملکت چه طور باشه؟!!
ما از ابتدای انقلاب تا الان نتونستیم مدیر برای انقلاب اسلامی تربیت کنیم. یعنی کسی که در زمینه خودش بالاترین حد تخصص و دانش، تعهد و توان اجرایی، هنر مدیریت و پاک دستی و اخلاص و روحیه جهادی و تقوا داشته باشه. من اسمش رو میذارم مدیر انقلابی!جالبه که در کشورهای دیگه با الهام از انقلاب ما و اندیشه های امامِ ما و رهنمودهای رهبرِ ما، مدیران انقلابی فوق العاده ای رشد کردن که در کشورهای خودشون جریان سازند. مثل همین سیدعباس موسوی در لبنان/ سید حسن نصرالله در لبنان/ شیخ زکزاکی در آفریقا.. ولی خودمون از کوزه شکسته آب میخوریم..
دیدم فیشنگار نوشته بود:
"ما مدیر انقلابی نداریم.
چون انقلاب مدیریتی نداشتیم!
بازی با کلمات کردم ولی انگار معنا داره.."
واقعا حرفش درسته.
پاسخ:
سلام و رحمه الله علیک.
اوووه اینقدر پزشک انقلابی داریم که من توشون به حساب نمیام. یه بار 1000 تاشون جمع شدن یه جا.. من با خودم میگفتم یا خدا اینقدر بچه مثبت کجا بودن که من ندیدیم. ولی این فقط ظاهر مذهبیه که بعضیا دارن و بعضیا نع. نمیخوام برات سوتفاهم پیش بیاد. ظاهر ، درِ ورود به باطن هست و به جای خودش مهمه. ولی من دو برابر رفیق با ظاهر نه چندان مذهبی دارم که خیلی انقلابی ان. از جمله چند تا شون حتی مسیحی هستن و قرار گذاشتیم با هم بریم جبهه! :) اینقدر کارشون درسته. نگران نباش. دلهای پاک و علاقه مند به اسلام خیلی زیادن.
عه؟ بدیم اینه که دهه شصتی ام؟ تو هم شدی جهانگیری؟!!
من اون عکس چمران رو ندیدم. اون عکسش که تو بلاگ خودم گذاشتم رو دوست دارم، اونیکه کنار گلهای رز نشسته..
من خودم به قول اون استاده خیلی آُپِن مایند!! هستم ولی تا قبل از اینکه کتاب" زن و بازیابی هویت حقیقی" آقای خامنه ای رو بخونم به خاطر مزخرفاتی که یه عده احمق به خورد خانواده و زن مسلمان دادن همش شک داشتم این سبک زندگی و تفکری که امثال ما داریم درسته یا نع؟! جالبه که قلبا نمیتونستم حرفای ضد و نقیضشون رو باور کنم ولی خب با 4 تا حدیث جعلی زبون آدم رو کوتاه میکنن! تا کتاب آقا رو خوندم دیدم ای دل غافل! اونی که ما فکر میکنیم ضرب در هزار تازه میشه توقع آقا از زنِ تحصیلکرده ی فعالِ در متن دانشگاه و جامعه. جالبه آقا میگه تازه باید به روز کتاب هم بخونید چون روحتون نیاز به مطالعه داره.. تازه میگه 5-6 تا بچه هم بیارید، نسل جوونهای فرهیخته و نخبه و مومن باید زیاد هم باشه.. خب عالم تر و فقیه تر از رهبر دیگه کیه؟ حرف ایشون برای من حجته و حضرت زهرا..
حضرت زهرا هم فقط اون زنی نیست که جلوی یه نابینا حجاب کرد! اونی هست که خطبه فدک رو خوند. اونی هست که حدیث کسا رو برای جابر عبدالله انصاری تعریف کرد.. اونی هست که با سلمان حرف میزد درحالیکه گندم آسیاب میکرد و سلمان از دیدن چادر وصله دارش گریه کرد.
حضرت زهرا همون زنی هست که تو جنگ احزاب کنار شوهر و پدرشه. همونیکه بعد فوت پیامبر درِ خونه تک تک مهاجرین و انصار رفت تا حق ولایت علی ابن ابیطالب رو بهشون یادآوری کنه.. اینا حضرت زهرا رو هم برامون تحریف کردن تا فقط اونی باشه که میگه نه مردی رو ببینم و نه مردی منو ببینه!! مگه حضرت زهرا مثل شماهاست که حرف و عملش یکی نباشه؟!!! به سیده زنان عالم رحم نکردن بعد دلشون برای دخترای طفل معصومِ این کشور بسوزه؟!
ماندگاری خیلی حرف اشتباه و بیخودی زده. از بیسوادی فقهیش هست. یه بارم قضیه همسر دوم رو با مساله غدیر مقایسه کرد!! که اگر عموم منو نگرفته بود همون شب تاسوعا از بالای منبر میاوردمش پایین. درآمدِ زن، ارثِ زن، نفقه زن مال خود خود خودشه. و مرد نمیتونه از لحاظ شرعی بهش حتی دست بزنه.
بعضی روحانیون میترسن همه اسلام رو بگن، میدونستی اگر یه مرد و پدر و مادر و زن و پسر و دخترش در اوج گرسنگی و فقر باشن و اون مرد فقط یک عدد نان داشته باشه، باید به کی بده؟! نه خودش، نه پدرش، نه مادرش!(با اون جایگاهی که مادر در اسلام داره حتی)، نه دختر و پسرش. واجبه اون نون رو بده به زنش. چون نفقه زن هست که بر گردن اون مرده و بر او واجبه.. فقط زنش. مردا نمیتونن به حقوق زن در اسلام عمل کنن، پس یا کتمانش میکنن یا تحریفش میکنن. اینکار راحت تره!
این اسلام. مزخرفات بقیه رو گوش نده. خدا رو شکر هنوز سایه آقا رو سرتونه. من نمیدونم شما دخترا از چی میترسید؟ آقا گفته. رهبر گفته. رئیس حکومت و حاکم شرع گفته. خودش مثل کوه پشتتون ایستاده. گور بابای بقیه. مثل خانم دباغ شجاع باشید تو رو خدا..
آدمِ بیشعور زیاده حتی در لباس دین. وقتی فلان طلبه پا میشه میاد خوابگاه دخترای نخبه سخنرانی میکنه که دختری که میاد دانشگاه و خوابگاه فاسده!! یعنی چی؟ اون میخواد اولا قشر نخبه دانشگاه رو از اسلام و روحانیت و خدا و پیغمبر زده کنه. و دوما تو دلِ شما ها رو که تِم مذهبی دارید خالی کنه..
حالا یه شیر پاک خورده ای همون وسط پاشده و گفته حاج آقا چرت نگو! تو راست میگی یا قرآن؟ اولین دخترِ دانشجو و خوابگاهی ِ دنیا "حضرت مریم" بود که داستانش در قرآن اومده وقتی خدا میگه مریم برای تحصیل علوم دینی در ضلع شرقی بیت المقدس ساکن شد.. اتفاقا پاک ترین زن دنیا و جزو زنان برگزیده عالم هست..
آقا اینقدر میگه نفوذ.. بصیرت.. چرا فکر نمیکنید بعضی از این حرفا دستپخت نفوذی ها در حوزه و دانشگاه باشه یا ناشی از حماقت و جهالت دوست نادان باشه.. تا شما خانمها رو به خصوص اونهایی که مذهبی هستن رو خانه نشین و فلج کنن و گوشه خونه نگهدارن. برای من حرف آقای ماندگاری اون روی سکه ی کارای احمقانه ی ابتکار و مولاوردی و فمنیست هاست.. شما دستت رو بده به آقا و با او حرکت کن. از هیچی نترس و اونقدر اوج بگیر تا مثل مصطفی چمران یه دونه باشی. خدا پشت و پناهت.
راستی آدرس بذار. قانون اینجاست. امیدوارم کامل جوابت رو نوشته باشم و راضی باشی. کتاب آقا رو خوندی نظرت رو بگو. دوست دارم بعد خوندنش نظرتون رو بدونم.
منم ازتون التماس دعا دارم.
پاسخ:
شرمنده من الان اومدم خونه. اسفند اینقدر همایش شرکت کردم جونم داره درمیاد. این همایش که عالی بود. استادای دانشگاه تهران،شهید بهشتی،ایران بودن، چند تا شون اینقدر ماه بودن دلم میخواست ببرمشون بستنی فروشی مهمونشون کنم. اینقدر خوب درس دادن..
چرندیجات من چه به دردت میخوره؟ بشین سر درس و مشق. ماموریت تازه شروع شده..
پاسخ:
شاعر میفرماد: کمی نخند، کمی دور شو، کمی بد باش!/ که هرچه میکشم از دستِ مهربانی توست!
اما به من باشه میگم: بیمارِ خنده های توام، بیشتر بخند...
واقعا چی میشد؟ یادت باشه روز قیامت از خدا بپرسیم.. نکته رو که گرفتم! بعله:)
پاسخ:
کار خوبی میکنی که وقتت رو تلف نمیکنی. فعلا مثل یه رزمنده شجاع و با انگیزه فقط درس بخون.
این چندمین حرف اشتباهیه که از آقا ماندگاری شنیدم! امروز آقا تو سخنرانیش گفت: «زنِ اسلامی» موجودی است دارای ایمان، عفاف، رشد علمی و معنوی، اثرگذار در اجتماع، مدیر خانواده و مایه آرامش مرد و در کنار آن برخوردار از خصوصیات زنانگی مثل لطافت و آمادگی برای دریافت انوار الهی.
پاسخ:
اولا روزت مبارک! دوما جنابعالی راجب اینهمه یقه ای که من برای احقاق حقوق شما و به خصوص خانمها در رشته پزشکی پاره کردم کامنتی نداری؟! فقط اون بیت شعر رو دیدی؟! ایول! اون بیت داره میگه بعضا خنده میتونه کشته و مرده ایجاد بکنه.. یعنی باعث فوران عشق و عاشقی باشه..
راستی جوری بخون که چشم فقط تهران! اینقدر بعضی استاداش ماهن.. امروز یکیشون اومده بود اونقدر خوب درس میداد که.. یاد استاد چشم خودمون افتادم که سر بچه طفل معصوم هوار میکشید:اگه عینک نزنی چشمت رو میدوزم...
پاسخ:
اِم! اِم خب شایدم یه کم تند برم! نمیدونم. من که سواد فقهی و فلسفی ندارم. و ادعا ندارم که حرفام درسته و صراط مستقیم همینه و لاغیر. من فقط میگم من فکر میکنم اینطوری هم میتونه باشه. فقط نظر و پسند خودم رو گفتم. از طرفی وقتش رو هم ندارم برم تمام کتابای فقهی رو بخونم ببینم علما و فقها چی گفتن. فقط میتونم به حرفای مرجع خودم استناد بکنم. متاسفم که فکر میکنید من ممکنه شما رو همچون چیزهایی خطاب بکنم. خیر. هرکسی در چهارچوب شرع آزاده که اونطور که مایله و اونقدر که میتونه به اسلام عمل کنه و اصلا زندگی بکنه. خدا که دست و پای ما رو نبسته.. لا یکلف الله نفسا الا وسعها..
یکی دوست داره پوشیه بزنه و نیاد بیرون و سبک زندگیش مدلی باشه که هیچ مردی رو نبینه و هیچ مردی اون رو نبینه. طیب الله.
نفر دومی هم دوست داره حجاب داشته باشه و بره دانشگاه و درس بخونه و بشه متخصص زنان یا هرچی. که وقتی اون خانم پوشیه ای خواست زایمان بکنه بتونه بره پیش اون و نه یه مرد نامحرم.. هرکسی یه طوریه.. خب من قطعا دومی رو تحسین میکنم و مطلوب منه. چون مفید تره. زنده تره. عمر و جون و وقت و آرامش خودش رو میریزه به پای عمر و جون انسانها.. از طرفی حدود الهی و حجاب و حلال و حرام رو هم رعایت میکنه..
نفر سومی هم هست که حجاب و احکام اسلامی رو بیخیال شده و در جامعه و دانشگاه حضورعلمی مفید داره. مثل قریب به اتفاق متخصص های الان. من برای اینها هم از بعد انسانی احترام و ارزش قائلم و بسیاری از دوستام در این طبقه هستند.
نفر چهارمی هم هست که نه حجاب و اسلام میدونه چیه و نه در جامعه و دانشگاه حضور مفید و علمی داره. صدی نود دخترای الان! اینا هم بچه های همین جامعه هستن و اتفاقا شاید دلسوزی بیشتری نسبت بهشون داشته باشم.
همه این 4 طبقه به عنوان انسان حق حیات دارن و خدا داره بهشون روزی میده و اگر کفر نگم حتی اون قسمِ چهارم دنیای بهتری هم برای خودشون ساختن و هنوز کسی از اون دنیا نیومده ببینیم وضع اون طرف چطوره!
علی ایحال من برام حرفای مرجع خودم که از قضا رهبر و راهبرِ جامعه هم هست و از نظر فکری خیلی هم قبولش دارم، مهمه + برداشت عقلی و احساِس خودم. چون سرنوشت من دست خودمه. من از زنی خوشم میاد که هیچ قفس غیر منطقی رو دور خودش تاب نمیاره. حتی اگر همه ی عالم جلوش بایستند، اون رو حقش می ایسته و راه خودش رو میره. (البته در چهارچوب شرع و احکام اسلام). پست خبرنگار جنگی رو بخون. من از یکی مثل اون خوشم میاد. مومن. آزاد، پاک. رها. شجاع. حالا نه به غلظت خانم دباغ.. ولی قطعا یه زن دست و پا بسته ی بدور از اجتماع نیست. اهل تبرج و خودنمایی هم نیست. یه چیزی مثل حضرت زهرا و حضرت زینب ..
ضمن اینکه ما احادیث جعلی و غیر جعلی زیاد داریم که تشخیصش کار من نیست ولی قرآن بدون تحریف پیش روی ماست که یکی مثل "مریم" و "آسیه" رو خدا به زنان و مردان مومن به عنوان الگو معرفی کرده.
پاسخ:
الان صحبتهای آقا رو گوش دادم. ای جانم به این تفاهم. آقا از مریم و آسیه نام بردن.. دقیقا چیزی که من بهش فکر کرده بودم:)
من حرفِ شما رو فهمیدم و میدونم نظرمون مثل همه. من فقط گفتم شما اگر نظرتون رو بگیدقطعا بهتون بی احترامی نمیکنم و هرکسی هم، نظرش برای خودش محترمه و من بهش سعی میکنم فحش ندم!:) یعنی ممکنه نظر یه نفر برای من احمقانه و بیشعورانه باشه ولی برای خودش نع. خیلی هم با نظرش حال کنه و فکر کنه بقیه کم عقلن! مثل پرزیدنت!!
وقتی یکی با عمامه، بعنوان سخنران یک هیئت چند هزار نفری که صداش داره از رادیو پخش میشه، شبِ تاسوعا ، در گلزار شهدا که کیپ تا کیپ آدم نشسته، روی منبر رسول خدا میگه: اونیکه همسر دوم رو برای شوهرش نپذیره مثل اون هایی هست که ولایت علی رو بعد غدیر تکذیب کردن! وقتی همسر دوم رو نمیدونم با چه استدلال و منطقی با غدیر یکی میکنه من بهش چی بگم؟! این آدم کم شعور و احمق نیست پس چیه؟! حیف اون لباس و عمامه رسول خدا..
آقا اسلام پوستین وارونه شده در بعضی جهات. این هم حدیثه در بابِ آخر الزمان. نمیخوام تفسیر به رای و مطالبه به مطلوب بکنم ولی خب یکی مثل خاتمی و روحانی و کروبی و آشنا و کرباسچی و الی ماشاالله روحانی های ترک لباس کرده یا ملبس به لباس روحانیت چه کردن با اسلام؟! قرائتشون از اسلام چقدر فاصله داره؟ اگر اون روی سکه داعش اسلام آمریکایی اینها نیست پس چیه؟ انگلیس اونقدر که در حوزه نفوذ کرده و جاسوس و نفوذی داره هیچ کجای دیگه اینقدر آدم نداره.. محمد وهاب که 300 سال پیش وهابیت رو پایه ریزی کرد مگه دست پرورده انگلیسیا نبود؟! دیگه دارو دسته صادق شیرازی مگه نیستند که یه سرشون به لندن وصله و یه سرشون نمایش مضحک و احمقانه از تشیع که کلیپ آخونداش داره تو تلگرام درباب شیر خر و نطفه فلان دست به دست میشه.. یکی میگفت اینا الان فقط در حوزه قم بیش از 70 تا مجتهد مسلم دارن.. امروزم آقا گفت آخوند دارند!! یعنی چی؟!
اصلا تشخیص راه و حرف درست با رهبر. من بهش اعتماد دارم. در بقیه موارد جزئی تر هم همون حدیث از امام معصوم به نظرم بهتره که میگه هرچیزی که از ما نقل شد اگر با قرآن و عقلتون نمیخوند، بکوبیدش به دیوار! معیار از این بهتر؟
پاسخ:
حاشیه ها همیشه دوست داشتنی تر و جذاب ترند! اتفاقا استادِ داستان نویسی مون هم همین رو میگه.. به خاطر همین نویسنده ها نوشته هاشون رو پر میکنند از جزئیات و ریزه کاری هایی که خواننده بدنبالش یه رمان چند صد صفحه ای رو میخونه.. خودمم همین طورم:) به مامانت هم تبریک بگو. ان شاالله برگشته باشه تا تو از گشنگی نمیری! اگر اینجا بودی کلی شیرینی و کیک به خوردت میدادم:) البت هیشکدوم شیرینی عروسیت نمیشه:)
پاسخ:
باید از اهلش که تجربه دارن و تو کار کنکورن بپرسی. شاید هدف؛ انگیزه، اراده و روحیه + قرآن.
پاسخ:
وعلیکم السلام. تو خواب نداری؟
من دو روزه نخوابیدم از شدت بی خوابی حالت تهوع گرفتم ولی خوابم نمیبره.. در اوجِ بی خوابی اینطوری میشم.. عصر تو راه هی میگفتم برسم خونه ناهار نخورده میرم میخوابم. اومدم بخوابم. ترسیدم نماز مغرب عشام قضا بشه. الانم میترسم بیفتم نماز صبحم قضا بشه..
پاسخ:
یه چیز کوچولو بود در حد ضمیر و حرف اضافه. شرمنده ام ستاره دار شدی!
چشم حتما. یه بار برات شیرینی درست میکنم بابا. اصلا اگر اومدم طرفای شما یه بار رسپی چند نوع شیرینی رو میخرم میارم، تو آشپزخونه مامانت، از صب تا شب شیرینی و کیک بپزیم! خوب شد؟ هرچند تو را کمک آشپزِ توانایی نمیبینم! ولی درحدی هستی که ظرفا رو بشوری و مواد رو هم بزنی ! :)
خوابم قفل شده بود. از تایمش که بگذره بعضی وقتا اینطوری میشه.منم خستگیم جسمی باشه همینطور درد تو مچ پامه، ولی خستگی ذهنی و از بیخوابی باشه، فقط سرم گیج میره، فشارم میفته و حالت تهوع میگیرم. بعدشم که خوابیدم اونقدر پرواز کردم تو آسمون که الان بازوهام درد میکنه..
نجفی بیچاره عرضه ی حاشیه سازی هم نداره. حاشیه هاش هم مثل خودش سبک و جلف هستند!
پاسخ:
وقت شما هم به خیر. عیدتون هم مبارک.
شما ایران زندگی میکنید؟ صحبتهای رهبر و پرزیدنت و اخبار رو پیگیری میکنید؟ جریان خاتمی و شیفتگیش به غرب برمیگرده به زمانی که دانشجوی فلسفه غرب بود و شهید مطهری به عنوان استاد فلسفه در نامه ای بهش نوشته بود از ورود به مناصب دولتی در جمهوری اسلامی بدلیل "شیفتگی به غرب" و روحیه ای که داری حذر کن! چون باعث هلاکت خودت و مملکت میشی.. ورود خاتمی به دستگاه های اجرایی به واسطه پدرش که روحانی و عالمی در یزد بود اتفاق افتاد و خب اونها با وصلت با خانواده امام و بقیه بزرگان خواستن خودشون رو در قدرت تثبیت کنن.(ازدواج سیاسی). حتی شنیدم پدرش بنده خدا شبانه روز نفرینش میکرد. (مثل مرحوم خزعلی)... وضع ایشون که مشخصه. حتی در دیدارهای عمومی رهبر با مقامات و مسئولین به بیت دعوت نمیشن. ملاقاتش با جواسیس و سوروس و فتنه 88 بماند. شما براتون سوال نیست چطور اسلامی دارن که درش میتونن در هر جایی حضور داشته باشن و زنهای نامحرم رو لمس کنن و باکشون نباشه؟ اصلا به عنوان مسلمان و نه روحانی!!
راجب پرزیدنت فعلی هم کافیه شما این 5 سال رو دقیق رصد کرده باشید تا ببینید مخاطب تمامِ بی ادبی ها و تکه ها و درشت گویی های ایشون در حقیقت رهبر هست. ( والبته آقا در بعضی موارد در سخنرانی عمومی پاسخ میدن). پرزیدنت بر خلاف اون ادب ظاهری که خاتمی علی رغم اختلاف سلیقه اش به خاطر دیسیپلین خودش رعایت میکرد بسیار پاچه ورمال و بی ادب هست. درباره اسلامی شدن و علوم انسانی خطاب به رهبر چی گفتن؟ درباره برجام که آقا گفتن اگر آمریکا پاره اش کنه ما آتش میزنیم چه گفت؟ نگفت بعضیا!! فکر میکنن دوره منقل بازیه؟! اونقدر بی ادبی و گستاخی کرده که از شماره خارجه..
رهبر و ولایت فقیه دیکتاتور نیست. مردم به هرکسی رای بدن و شورای نگهبان تاییدش بکنه رهبر خودش رو موظف به حمایت ازش میدونه. این خط مشی رهبر هست حتی اگر سیاست های کلی اون دولتمردان رو قبول نداشته باشن. رهبر و ولی فقیه که ملکه انگلستان نیست که همه جور اختیارات داشته باشه، مردم "کوربن" رو انتخاب کنن، اون رای مردم رو بندازه کنار و "ترزا می" رو نخست وزیر کنه!! تناقض رو ما داریم که سه ماه محرم و صفر و رمضان ، مردم کوفه رو لعن و نفرین میکنیم به خاطر اشتباهات تاریخیشون و اینکه امامانشون رو به مسلخ بردن و حق رو نشناختن و زیر پا گذاشتن ولی خودمون دستای اونا رو از پشت بسیتم!!
پاسخ:
یکی باید برای درس و مشق خودم دعا کنه!
پاسخ:
سلام ورحمه الله علیک. من همین چیزایی رو که میگید شنیدم و نودی صد زنهایی که ویزیت کردم تو درمانگاه دلشون از این حرفا خون بوده.. بله. اینها ثمره تربیت یک زن دیگه هستند. زنی که اونقدر خودخواهه که درس و .. رو برای دخترش میخواد اما برای عروسش نع! خب خدا جای حق نشسته. و چنان انتقام ظلم رو در این دنیا از انسانهای ظالم و خودخواهِ حال به همزن میگیره که خودشون نمیفهمن از کجا خوردن.. دل قوی دارید. تا آخر قصه چیزی نمونده.. آیا صبح نزدیک نیست؟! انشاالله رستاخیز اخلاقی نزدیکه..
پاسخ:
همه میمیرند اما شهادت مرگ تاجرانه است! بچه زرنگا سود میکنن؛ جونشون رو میدن به خدا و بهشت رو میخرن!