بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

۱۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خانم جوان با عجله و سرعت میاد تو، خسته از کشیک های پشت سرهم و شب بیداری ها و دویدن ها، میگم بفرمایید؟!  فکر میکنم مریض اورژانسی یا بدحال دارن.. همونطور که نیمی به سمت در و نیمی به سمت منه، رو به در میگه: بت میگم بیا تو! 

از گوشه پایینی و سمت راست در یه دختربچه فسقلی میاد تو. موهای ژولیده و نامرتب، آستین یکی بالا ، یکی پایین، لباس چرک تاب، دمپایی تا به تا و بدون جوراب، صورت و بینی کثیف!، چشمهای براق مشکی، پوست سبزه، شرور و در یک کلمه: وحشی طور. دست یه عروسک کوچیک پلاستیکی و نابود شده بدتر از خودش، کمی کچل، و با لباسای پاره رو با بی قیدی گرفته دستش، و با کنجکاوی به چشمهای حیران من نگاه میکنه!

تیپش اصلا شبیه مادرش نیست. خانمه جوون و مرتب و با وضع مالی خوب به نظر میاد.

مادرش باز داد میزنه: بیا تو ذلیل مرده، ذله ام کردی!! 

من سعی میکنم عادی باشم، با خودم میگم از دماغ آویزونش معلومه سرما خورده و دارم فکر میکنم حالا چطور باید ته گلو و گوش این آتیش پاره رو ببینم و صدای ریه اش رو گوش بدم! حتما با لگدها و جیغاش خاکی و نابودم میکنه!

به مادرش میگم بفرمایید! یعنی بیا بشین و بچه رو بگیر بغلت و دردت رو بگو. کلی مریض منتظره. که خانمه خیلی جدی میگه:« دکتر! ما هیچیمون نیس، اینو آوردم دکتر، تو رو ببینه، بترسه. کمتر اذیتم کنه».

- من، زبونم بند اومده..

بعد رو به بچه اش: «ذلیل مرده، دیدی؟! دیدی دکتر رو؟ روپوشش رو دیدی؟ اینا آمپول دارن، بگم سوراخ سوراخت کنه؟! اینا برا بچه های شیطون و بی ادب آمپول دارن، مگه نه دکتر؟! »

من هنوز شوکه ام! انگار برق 220 ولت بهم وصل کرده باشن! فقط با آخرین توش و توان به صاحبِ چشمهای براقِ به نم نشسته و ترسیده میگم: « ما برای بچه کوچولوهای بی ادب آمپول نداریم، اما برای بزرگترای بی ادب چرا»

بعد درحالیکه هر دومون دلمون خنک شده و به هم لبخند میزنیم، از مادر عصبانی خداحافظی میکنم! با خودم فکر میکنم، تقصیر تو نیست! تقصیر دکتر رایگان و مجانیه که بی ارزش میشه ویه روزی باید نقش مترسک رو بازی کنه!!

هم کشیکیم میاد شیفت رو تحویل بگیره، براش تعریف میکنم، میگه: توگذاشتی زنه بره؟! من این درمانگاه رو روسرش خراب میکردم! 

- باید میگفتم خانومه تو شیفت تو بیاد!!

پ ن: به جای آرا بی را کردن خودتون، برا تربیت بچه هاتون وقت بگذارید، لطفا!

  • دکتر یونس