بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

بیمارستان دریایی

گاه نوشت های یک پزشک

  • ۰
  • ۰

نوشته:"فیلمی از درگیری دو زن که یکی مأمور قانون است و دیگری به او فحش داده منتشر شده اپوزیسیون و اصلاحطلب‌ها همه آب قند لازم شدند، یاد شبی افتادم که درویش‌ها اول با اتوبوس بعد با سواری از روی مأمورها رد شدند، یک هزارم این احساسات هم غلیان نکرد، مثل فاشیست‌ها فقط خودشان را انسان می‌دانند!"
درباره حجاب و حضور زن در جامعه (اون زنِ آرمانی که عاشقشم) زیاد نوشتم و شاید تکرار مکررات باشد. در کامنتهای بعد از بوسیدن روی گلت(+)، خبرنگار جنگی(+) مفصل نوشتم. خداییش نگاه کردم قسمت اعظمِ این مباحثات با مهربانو و صبا و فضانورد بوده!:) بیایید مشکلات خودمون رو با صحبت کردن بین خودمون حل کنیم و براش راه حل پیدا کنیم و به قول سیمین دانشور لباس چرک هامون رو تو حیاط همسایه نشوریم! و پای اجنبی و هر کس و ناکسی رو توی خونه باز نکنیم! در کامنتهای پست قبل(+) که نمیدونم بحث چطور باز به حجاب رسید نوشتم:

1)حجاب یک حرف از حروف الفبای دینداری و اسلام هست. یک حرف و نه همش. نمیشه نباشه. و نمیشه هم فقط حجاب ملاک دینداری باشه. 

2) چادر یک نوع و یک قسم از هزار نوع حجابه. مثل اینکه شما حرف "ه" رو در الفبا ده جور مینویسی. ه وسط. ه اول. ه دو چشم. ه آخر.. مهم اینه که درست و صحیح و زیبا بنویسیش. حجاب هم همینه. چادر. مانتو. روسری. شال. اصلا حجاب که فقط در پوشش نیست. نگاه، گوش، زبان، رفتار همه انواعی از حجاب داره.
3)تازه من معتقدم محرم و نامحرمی یک سطح از حجاب رو میطلبه و بعضا آدم جلوی بعضی محارم هم باید حجاب چشم و پوشش و .. رو رعایت کنه.
4) حجاب یعنی حریم خصوصی. ببین الان من شما رو فارغ از محرم و نامحرم بودنتون در خاطراتِ سفر خودم سهیم کردم. میبینی نامحرمیم ولی اینجا شما رو وارد دایره ی دوستانم کردم. اما ممکنه یه مطلب بنویسم و رمز دارش کنم برای لایه ای درونی تر و شعاعی نزدیک تر به خودم. این لایه های متفاوت که آدم ها رو در شعاع های متفاوتی از ما قرار میده همه اش انواعی از حجاب هست. در کل مثل نوشتن انواع "ه" در الفبا. هرجور که راحت ترید در چارچوب شرع و عرف همون کار رو بکنید. این دین و زندگی شماست. مثل دستخط آدم که متعلق به خودشه.

اما واقعا چرا ما همه ی مشکلات و اولویتهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی رو رها کردیم و همه روی یک وجب پارچه فوکوس کردند؟ حجاب باشد یا نباشد؟ مساله ما در حال حاضر اینه؟ امر حتی به دختران و زنان هم مشتبه شده. به جای اینکه برای حقوقِ اصلی و نیازهای اساسی خودشون تلاش بکنند؛ به جای اینکه برای بر طرف کردن موانع رشدشون و رسیدن به جایگاه های علمی و کاری و اجتماعی خودشون که بصورت غیر عادلانه ازش محروم میشن تلاش بکنن؛ به جای اینکه از حق خودشون که در این شوهای مسخره و نمایشی گم میشه دفاع بکنن؛ به جای اینکه دستاویز و عروسک خیمه شب بازی کاندیداها باشن که با ادعای آزادی روابط و حجاب و ورزشگاه رفتن ازشون رای بگیرن؛ به جای همه ی اینها اجازه میدن مسائل فرعی اونها رو تبدیل به مرغ عزا و عروسی بکنه.. 
چند هزار مادر بعد از مرخصی زایمان به سرکارشون برگشتند و دیدند کارشون رو از دست دادند؟ برای اونها کسی فریاد زد؟ چند هزار دختر تحصیلکرده باید دو برابرِ همکلاسی مردشون (حداقل در رشته تخصصی پزشکی) زحمت بکشند تا توانایی هاشون به رسمیت شناخته بشه؟ 
چند هزار شیفتِ شب و روز تعطیل و اعیاد به زنها داده میشه چون حریفِ همکار های مرد قلدر و خودخواهشون نمیشن؟ چند هزار زنِ تحصیلکرده با توانایی و مدرک مشابه در مقایسه با مردی حتی کمتر از سطح توانایی و مدرک اونها از گردونه رقابت شغلی حذف میشن؟ چند هزار زن به عنوان نیروی کار ارزان و مفت و مجانی در شغلهای دست چندم با حقوقی کمتر از مردان در همون شغل استخدام میشن؟ 
توییت میزنید به خاطر اینها باشه.. پست میگذارید اینها رو فریاد بزنید. اجازه ندید اون سلبریتی بیسواد که تو خارج نشسته، پس از آروغِ شکم سیری و با پوششی بدتر از اینی که سر این دختر بیچاره هست (و اتفاقا پایه ثابت برنامه های همین صدا و سیما و سینما و سریالهاست) برای شما خط و مشی تعیین کنه.. 
و بعد به خودتون نگاه کنید. اگر شما هم برای این ویدئو دست به قلم بردید و از ظلم و ستم داستان سرایی کردید اما از زیرگرفته شدن اون سرباز وظیفه یا پلیس 19_20 ساله که تازه یکماه بود ازدواج کرده بود هیچ حسی نداشتید و حتی به اندازه "یک جمله" حس انسان دوستیتون  از خواب بیدار نشد، به اخلاق،عدالت، انسان دوستی و مطالبه گری خودتون برای زندگی بهتر شک کنید!

 من پستهای مختلفی رو درباره این ویدئو خوندم و در آرشیوشون دنبال پستی برای پسران جوون له شده زیر چرخ اتوبوس دراویش یا شهدای مدافع حرم یا کشته شدن و مردن کودکان یمنی و میانماری گشتم! (هر ده دقیقه یک کودک یمنی از گرسنگی و سوتغذیه میمیره!) خبری نبود.. اونها آدم نیستن؟
کسانیکه برای بیحال شدن و جیغ کشیدنِ دختری که جلوی قانون ایستاده متن و توییت مینویسن اما از بریده شدنِ سرِ محسن حججی هیچ احساسی نداشتن!!جالب نیست؟ حتی خوشحال شدن! میخواست نره، پولش رو میگیره، حرم کجا بود، تابوتش خالی بود، اینا شوئه! تونستن بگن: دختره میتونست فحش نده، چرا درگیر شد،اصلا کیه داره فیلم میگیره تو اون اوضاع، پولش رو میگیره! نکنه اینم شوئه؟!..
ما چقدر بر اساس کلیشه های ذهنی و پیش فرض هامون به مسائل نگاه میکنیم و دچار پیش داوری و برداشت غلط میشیم؟ بهش فکر کردید؟ چی باعث میشه ما همگام با موج های رسانه ای برای مساله ای دست چندم یقه جر بدیم اما از کنار مساله ای اخلاقی و انسانی و به مراتب مهمتر به راحتی بگذریم؟ آیا افسارِ عقل و قلب ما بدست رسانه هاست؟ خب پس ما چی هستیم؟ از خودمون فکر و اراده ای نداریم؟
درست مثل لیدرهای حقوق زنان در دولت! جناب ابتکار و مولاوردی که برای آشغالهای ریخته شده در حاشیه مرز در پیاده روی اربعین یقه پاره میکردند و برای این ویدئو کم مونده خون بالا بیارند، خیلی سایلنت و نابینا از کنار حمله دراویش و شهات مامورین و جونای دسته گل مدافع حرم، و هزار و یک مشکل حوزه زنان گذشتند! چرا که نع.. 

 این خود برتربینی و خود را شهروند درجه یک دانستنِ به اصطلاح روشنفکران و اصلاح طلبان و سلبریتی های ایرانی را نتونستم هیچ وقت درک کنم! ارزش رایشان از بقیه بیشتر! شرایط زیستشان باید از بقیه بهتر! خونشان به گمانم از بقیه رنگین تر! ژن شان از بقیه خوبتر باید باشد! اگر کاندیدایشان با اختلاف 11 میلیونی رای نیاورد که از میان سطل زباله های مشتعل و 8 ماه جنگ خیابانی بدنبال ابطال انتخابات قانونی هستند! اگر رای بیاورد با 50.7 درصد این اولین انتخابات قانونی و خوب و تمیسسس در کشور بوده!

اگر منتخب مردم باب میلشان نباشد، 8 سال زندگی را به کام ملت تلخ میکنند که چرا ما در راسِ راسِ راس امور نیستیم!(معاونت و ریاست بر فلان شرکت و مشاور و هیئت رئیسه بهمان جا بودن قبول نیست! فقط راسِ راسِ راس!)  شده به اوباما نامه بنویسند تحریم را بیشتر کن یا به پادشاه سعودی دلنوشته بدهند که این بابا تا 6 ماه دیگر سقوط میکند خیالت راحت!! اما وقتی در راسِ راسِ راس امورند باز اپوزیسیون میشوند و حالا به همان نفر قبلی که در دولتش 8 ماه به قیمت جنگ داخلی تا پای سقوط نظام رفته اند و حتی طعم زندان چشیده اند پیغام میدهند که "جناب به خودت بیا!!نامه نگاری و اغتشاش نکن! این نظام رفتنی نیست!(یعنی هرکی به جز ما باس رفتنی باشه!) " الله اکبر از این بشر آفتاب پرستِ کم حافظه! 

فارغ از اینکه کارِ اون خانوم درست نبود و نباید یه مامور و کارمند دولت نسبت به مردم حتی اگر فحش بدن، از دایره ادب و احترام خارج بشه، همیشه از زنهایی که با جیغ جیغ کردن میخواستن به خواسته شون برسن یا مظلوم نمایی کنن مشکل داشتم. اگر منطق و زبون داری خب صحبت کن. چرا فحش میدی؟ من با بیمار مریض روانیم که پلیس و مردم دست و پاش رو گرفتن آوردنش تو درمانگاه صحبت کردم. با استادِ بی منطق و بداخلاقم صحبت کردم. با همراه مریضی که بهم فحش میداده صحبت کردم . با بچه مهمون بی تربیتِ وحشی صحبت کردم. با بچه فامیلِ چند ماهه ی بهانه گیر صحبت کردم.. و اصلا فوق تخصص حرف زدن با آدمای سخت و عصبانی رو دارم. اونقدر که بهم زنگ بزنن از یه شهر دیگه بگن تو رو خدا بیا با استادفلانی حرف بزن فقط کار خودته! آخه این مسخره بازیا چیه تو رو خدا.. 
چرا مردم ما اینقدر نسبت به قانون پذیری(هر قانونی) گارد دارن؟ چرا همین مردم برن یه کشور دیگه مثل برّه رام میشن و قانونمند میشن؟ فقط قانونِ اونا قانونه، قانون ما توله ی سگه؟ بابا به اینم 98.8 درصد همین مردم رای دادن. تو یه قسمتش رو دوست نداری، منم یه قسمت دیگه اش رو دوست ندارم، عمل نکنیم اینطوری سنگ رو سنگ بند میشه؟ 
شک کنید به آدم ها و رسانه هایی که هدیه دادن 7هزار شاخه گل رز رو به خانمها (در تیر 94) ندیدند اما برای این ویدئو یقه پاره میکنن! به نظرتون اینها اتفاقیه؟ مثل همون دخترای 50 هزارتومانی؟!
 
محمد جواد محمد زاده نوشته: "واقعاً چه چیزی به اندازه‌ی شبکه‌های اجتماعی می‌تونست شیّاد بودن مهنازافشار، بی‌تربیت بودن مهدوی‌کیا و مهراب‌قاسم‌خانی، بی‌سوادی علی‌کریمی و پوچ بودن بسیاری از این سلبریتی‌ها رو به همگان نشون بده؟باز بگید این شبکه‌ها بد هستند. والا."

اینها رو هم ببینید جالبه:

*نظر جالب رهبر انقلاب درباره رفتار با بدحجابی (+) یعنی من چطوری عاشقش نباشم؟ اینقدر که باباست. اینقدر حس پدری داره نسبته به همه.. 

*سیصدو پنج خاطره از اینکه چطور چادری شدم! وبلاگ من چادرم را دوست دارم (اینجا) .مثل اینکه این خاطرات کتاب هم شده!

*ریحانه های رنگی پنگی!! در خیابان های شهر!! کامنتهاش رو هم بخونید جالبه! (اینجا) چند میگیرید این چادر وحجاب و رنگش رو ول کنید؟ هر روز یه بازی و نمایش براش راه میندازن. اون خانم مجری چادری که یه دفعه باد اومد روسریش هم افتاد! و اونقدر موج و حس منفی ایجاد کرد نسبت به چادر هم از اشاعه گرانِ این چادرای رنگی بودن یه زمانی، قبل از وزش باد البته!! یعنی جونم براتون بگه بیشتر جهتِ وزشِ باد مهمه که آدم کدوم وری غش کنه! :)

*چرا چادر مشکی؟ (+) از خانم نیلچی زاده که تو کامنتای پست قبل ذکر خیرش شد!:)

اگر دیده باشین، حتی درافطاری ماه رمضان که آقا شاعران رو دعوت میکنه و شعر میخونن، از خانم های شاعر هم دعوت میکنن که بیان و جالب تر اینکه خانم ها حتما شعر میخونن و عاشقانه هم میخونن... جالبه بدونین خیلی ها این رو نمیتونن بپذیرن!!(مثلا همین متشرعین انجمن حجتیه ای با اون دینداری چندش آورشون)!  شعر عاشقانه! در شب ماه مبارک رمضان! در مجلس شعرخوانی و در محضر یک عالم دینی!! آقا داره خط شکنی میکنه در این زمینه. یک تنه جلوی "هجمه های افراطی متحجرین متعصب" و "تفریطِ شیفتگان غربِ بی مغزونادان" ایستاده تا در امنیت و سایه اش دخترها بتونن کمی به حقشون برسن.. آقا تو کتابش راه رو نشون داده. حالا اگر خودتون مثل ضعیفه ها نشستید و منتظر منجی هستید خب اون دیگه تقصیر خودتونه! 
یکی میگفت: امام و آقای خامنه ای زن ها رو پررو کردن!، تا زنده هست هرچقدر که میخواهید درس بخونید که بعدش ازین خبرا نیست!! 
 *من اینقدر درباره " کتاب زن و بازیابی هویت حقیقی"(گزیده بیانات سیدعلی خامنه ای رهبر معظم انقلاب درباب جایگاه و منزلت زن در خانواده، و جامعه؛ نشر موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی) (+) نوشتم و بهش استناد کردم. خداییش کدومتون این کتاب رو خوندید؟! حالا دیدید ایراد از خودتونه.. 
پ ن: فکر کنم این پست و اتفاق فرصت خوبیه تا با نظرات بقیه دوستان آشنا بشیم. فی الحال بیشتر از مذاکره با دشمن و 5+1 احتیاج به مذاکره و حرف زدن با خودمون داریم، تا گسل های اجتماعی و مذهبی و قومی و جغرافیایی سرزمین مون بیش از این عمیق و فعال نشن.. 

در همین باب:
- نوشته خانم بلوط: اگر حجاب ندارید... (اینجا)
- ماجرای محرومیت از شهروندی فرانسه بدلیل دست ندادن با مردان!/ فرانسه: باید خودتان را با ارزشهای حکومت و جامعه فرانسه وفق دهید!(اینجا)

  • ۹۷/۰۲/۰۲
  • دکتر یونس

نظرات (۲۸)

""چرا مردم ما اینقدر نسبت به قانون پذیری(هر قاونی) گارد دارن؟ ""

این سوال جدی من هم هست که تو متن خودم ننوشتمش، اما شما نوشتید. 
بقیه متن هم که عالی. 
این کتاب آقا رو از کجا پیدا کنیم؟
پاسخ:
شاید چون ما طی هزارن سال زندگی ارباب رعیتی و سایه پادشاهان بر سرمون هنوز به "قانون" و "قانون پذیری" برای حفظ آزادی و استقلال عادت نداریم. زور باید بالای سرمون باشه، مجبور باشیم تا تابع قانون بشیم! مثلا رانندگی رو نگاه کن. قوانین راهنمایی و رانندگی و بستن کمربند ایمنی برای کی نفع داره؟ ما چکار میکنیم؟ ما انقلاب کردیم و یه جا خوندم شاید انقلاب مردم رو به قانون دلیر کرده! اینکه فکر میکنن هرجایی با بلند کردن صدا و جیغ و داد و شکستنِ 4 تا شیشه و آتیش زدنِ سطل آشغال به خواستشون میرسن. دیگه وقتی سال 88 نخبگان سیاسی و نامزدهای انتخاباتِ کشور همچون کاری میکنن و 8 ماه جنگ داخلی راه میندازن که حرفشون از پیش بره، از یه دختر تو پارک چه توقعی داری؟
در باب شورش دراویش در گلستان هفتم من خیلی به حاشیه ها دقت کردم. طرف درویشه با سبیل چخماقی اومده بود جلوی کلانتری با دست میزد روی شونه ی افسر نیروی انتظامی که تا بیس دقیقه دیگه این رفیق ما رو آزاد میکنید! حرفم نباشه!! کجای دنیا این شکلیه؟! مامانم میگفت زمان شاه طرف جرات نمیکرد از کنارِ یه آژان رد بشه چه برسه که بزنه رو شونش و تهدیدش کنه!!
قانون برای ما تعریف نشده است. ما مدرک داریم، گوشی هوشمند و لوازمِ زندگی جهان اولی هم داریم اما فرهنگ و ادب و انسانیتمون رو فراموش کردیم. اخلاق نداریم. کتاب نمیخونیم. طبیعت و حیوانات و زمین و آسمون از دست ما آسایش ندارن و ایمن نیستن ولی خواهان بهترین زندگی در بهترین آب و هوا همچون سویس هستیم! 
و این ریشه در "خودخواهی" مون داره. من گرممه.. من نمیخوام.. من سختمه.. من نمیخوام حجاب داشته باشم. من نمیخوام پشت چراغ قرمز وایسم. من نمیخوام زحمت بکشم. من نمیخوام تو صف وایسم.. من .. من .. من.. خودخواهی و دروغگویی بزرگترین گناهان هستند نزد خدا.من بهشون میگم "گناهای شاخه دار". چون کلی شاخ و برگ و میوه و محصول پیدا میکنن!
این کتاب در همون زمستان 1390 به چاپ دوم رسیده و من هم همون رو دارم. الان به چاپ چندم رسیده رو نمیدونم. من از نمایشگاه کتاب خریدم.از غرفه موسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی/ دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای
کتاب در سایت آقا (+)
پی دی اف رایگان کتاب گویا در کانالشون هست (+) و اینجا (+)
باورتون نمیشه اما همین الان این کامنت رو در یکی از پستهای اینستاگرام که گفته بود توحش از کِی جزو مراممون شد، گذاشتم:
"واقعا اینکه یک شهروند به خودش اجازه بده به پلیس بگه بی شرف یا کثافت،یا آشغال یا هرچی، این درسته؟ این جزو مراممون بوده؟
البته که پلیسه هم اشتباه کرده، اما اینکه برای اطاعت از قانون مملکت، و اطاعت از دستورِ پلیس الزامی قائل نباشیم این واقعا فاجعه آمیزه.
مملکت میشه چیزی تو مایه های قانون جنگل! که هرکسی هرکاری خواست بکند! والا هیچ جای دنیا این نیست که پلیس بگه برو عقب واستا طرف جرئت کنه بهش فحش بده! :|
قصدم حمایت از اون خانم پلیس نیست قصدم اینه که بگم اخلاق حکم میکنه که یه طرفه به قاضی نریم و دلمون برای قوانینِ مملکتمون بسوزه".

و تصمیم داشتم کیبورد بر زیر پنجه بگیرم و این مضامینی که گفتید رو بنویسم! شما خوبتر نوشتید.
منم می نویسم حرفم رو.
آقا ما اصلا نه دینِ مشترک میخوایم، نه عقیده ی مشترک، نه حرف مشترک،با من فرق داری دمت گرم، زندگیتو بکن با همه ی تفاوتهات.
اما مرگ من انسان باش قانون اجتماع انسانی رو بپذیر!
قانون و قانون و قانون! والا نمی فهمم اطاعت از قانون مشکلش چیه؟
یه مملکت اومده از ملتش رای گرفته که خیر سرش پشتوانه قانونش رای ملت باشه هی میگن حالا باز رای بگیر! حالا دوباره! نه اونی که من یکی میخواستم نبشد بیا دوباره!
ای بابا!
یه مملکت دیگه نشونمون بدین یه بار رای گرفته باشه ما ده بار دیگه رای میگیریم که جلوتر از همه باشیم! بابا ما در توجه به نظر مردم بی مثالیم در این عالم، اما متاسفانه مردممون هم در توجه به حاکمیت هم بی مثالند!

البته خدایی مملکتی که توش قانون در مواجهاتش از رئیس تا مرئوس هزارتا تبصره میخوره، به همینجا هم میرسه. از ماست که بر ماست خودمون قانون رو سخیف کردیم، حالا توش موندیم.

گاهی دوست دارم فرار کنم از این تنگنا.
پاسخ:
بله. خیلی خوب نوشتید. این قانون گریزی از مسئولین سر ریز میشه به مردم.. به قول شما اگر همه در برابر قانون یکسان باشند و همه بپذیرند رعایتش کنند به خدا اینجا گلستان میشه.. دین ما میگه ایثار.. میگه از حق خودت برای یکی دیگه بگذر. ما اون رو نخواستیم. مثل همه جوامع بشری، کعبه ی آمال غربگراها آمریکا و اروپای پیشرفته به قانون مملکتتون عمل کنید و پایبند باشید. اونها دین ندارند و اخلاق رو هم نسبی میدونن اما با همین قانون تونستن درکنار هم زندگی بکنن. همین آدما میرن اونجا بهترین شهروند میشن، اینجا آب و هواش یه جوریه که آدم قاون شکنیش میاد!:)
نه باید بمونیم و قانون پذیری رو با عمل خودمون تبلیغ و ترویج کنیم. من دیدم نتیجه میده. اولش سخته. مثال میزنم. در ورودی حرم ها بدلیل مسائل امنیتی زائرها رو میگردن. خب شلوغ باشه تو اعیاد صف درست میشه و کلی غر غر میکنن! بعد اون مامور بیچاره باید دونه دونه کیف ها رو هم بگرده. فکر کن 8 ساعت اخ و تف و غر میشنوه! من با لبخند ازش تشکر میکنم. اصلا اذیت نمیشم. بلند میگم:" ممنون که با دقت میگردید. برای امنیت خودمونه. مرسی که جیبای کیفمم گشتید. ممنون که اینقدر دقیق و مسئولیت پذیرید". هم به اون بنده خدا روحیه میدم و هم بقیه میفهمن کمی صبور باشن. 
چند هزار زنِ تحصیلکرده با توانایی و مدرک مشابه در مقایسه با مردی حتی کمتر از سطح توانایی و مدرک اونها از گردونه رقابت شغلی حذف میشن؟

البته من اینها، و چند مورد دیگه که گفتید رو مصادیقِ ظلم به زن نمیدونم! شما هم بیشتر بهش فکر کنید.
اینکه چرخ اقتصاد یک مملکت بر دست مردانِ اون مملکت بگرده از عدالت خارج نیست ولی از مساوات خارجه. و عدالت افضل از مساواته. اینکه اولویتِ شغلیِ همه ی سازمانها مردان باشند برای مردان و زنان و بچه های این سرزمین خیلی هم بهتره.
قرار نیست زن و مرد رقابت بکنند. هرکسی باید در جایگاه خودش قرار بگیره.
اما اینکه از زنان استفاده ی ابزاری بشه و با حقوق کمتری از مردان، همون کارِ مردان رو انجام بدن، نه این عین ظلمه.

پاسخ:
دقیقا منظورم همینی بود که شما به این خوبی نوشتید. منم معتقدم اولویت اول جامعه باید اشتغال برای مردانش باشه تا بیکاری و بزه کاری و طلاق و .. کم بشه. ازدواج سیر صعودی پیدا کنه، خانواده در بستر امنیت شغلی و اقتصادی رشد کنه. فرزندآوری بهتر میشه. مردا برن سر کار مشکلاتمون خیلی کم میشه. به شرط اینکه واقعا کار کنن. الان فرق یه کارمند زن و مرد در چیه؟ دو تاشون کار نمیکنن!
اما مثلا من خانم فوق تخصص جراحی رو میشناسم که با فاصله از همکارای مردش بهتر و علمی تره و نتایج عمل هاش و بهبودی مریضهاش چشمگیره. ولی بدلیل زن بودن داره حقش ضایع میشه.. خب این زن یه استعداد خدادادی و یک هوش فوق العاده داره و 12 سال مدرسه+ 7 سال پزشکی عمومی+5 سال تخصص+ 2 سال فوق تخصص خونده و به سختی شبانه روز تلاش کرده چرا باید حقش ضایع بشه؟ منظورم اینجاست.
در کامنتای پست قبل برای صبا مفصل توضیح دادم که منظورم این نیست که زنها به هر قیمتی بیرون کار کنن یا با مردا رقابت کنن! مگه اصلا توانایی، استعداد و سلایق مثل هم داریم که با هم بجنگیم؟
بزرگترین و با ارزش ترین و پر سود ترین کار یه زن مادری و تربیت یه نسلِ قوی، مومن و پویا هست. چه کاری ازین بالاتر؟ من منتقد حضور زن ها در شغل های دم دستی و بیخود و چرت و پرتم! با دو زار پولش فقط میتونن هزینه رفت و آمد و لوازم آرایششون رو دربیارن. این تعریف من از کار و حضور موثر نیست. تعریفم دقیقا همونیه که رهبر میگه. اجباری هم نیست. اون زنی که بتونه بین وظایف همسری و مادری و خانه داری و کار بیرون و تحصیلش تعادل برقرار کنه و از پس همش بر بیاد چرا جامعه رو از تخصص خودش محروم کنه؟ 
مرسی از لینک 
پاسخ:
خواهش! من نحوه لینک دادن رو یاد گرفتم! تا خودم رو خفه نکنم دست برنمیدارم!:) 
سلام علیکم
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ندانی که چه درد است
در مساله زنان هم بنظرم ظلم پنهان حتی در تیتر شدن مشکلاتشون وجود داره و یه عده بی درد حاشیه ها رو متن میکنن
انقدر در چارچوب شرع جا برای ارتقای قوانین زنان هست که استادیوم و حجاب توش گم میشه ولی مثل اینکه سود و برد رسانه ای نداره
تجربه ای که این یکی دوهفته داشتم فکر کنم زندگیمو به صورت جدی تحت الشعاع خودش قرار بده
مقایسه های ذهنی واقعا به قهقرا رفتن فرهنگ و اخلاقمون رو نشون میده
*یه خانم فوق العاده رو جدیدا ملاقات کردم که مقر کتاب راه اندازی کردن و کتاب برای نوجوانان نوشتن
هر لحظه زندگیش امتحان و حکمت بوده...
تا بحال اینطوری جمع فعالیت و زنانگی رو ندیده بودم


پاسخ:
چقدر خوب گفتی. شماها خیلی خوب حرفم رو متوجه شدید و خیلی خوب مینویسین. چرا کوتاهی کردید راجب این قضیه؟ یعنی چرا منفعلانه باید بشینید جواب پاتک و شیطنت دشمن رو بدید؟ این توپ خونه خودی آتیشش خیلی کوره.. دیدبان نداریم؟ فرمانده نداریم؟ نمیدونم.. 
چکار کردی باز؟ بیا خصوصی بگو. نگرانمون نکن.. 
عجب! یعنی از خانوم دباغ خفن تر؟ خانم فوق العاده کی باشن؟ خداییش بعد از اون خانومه که مرکز حفظ قرآن زد و بعد فهمیدیم رگه هایی از انجمن حجتیه داشته و از کلاسای حفظ قرآن به عنوان پوشش و برای تربیت آدمای خودشون استفاده میکردن (چون کسی به محفلای قرآنی دیگه شک نمیکنه) چشمم ترسیده. خیلی محتاطم. خیلی.. 
قبلا گفته بودم توی کامنت های مستند شهید موسوی
ولی نمیدونم شاید واقعا کوتاهی باشه
مساله اینه وقتی مطالعه، فکر، تجربه و دید درست نسبت به اسلام وجود نداره هرچقدر حتی با به ظاهر متشرعین بحث بکنی انگار میخ به سنگ میکوبی
من اگه بیام بگم درهای همه استادیوم ها باز شد، اما فضای ورزش و تفریح برای بانوان تو مملکت اصلا نداریم و این یعنی حق اون دختر ورزشکار داره خورده میشه نه توی تماشاچی که اهل ورزش کردن نیستی، به تحجر متهمم
یا حتی عواقب حجاب آزاد و عدم امنیت بعدش رو بگم یه عده دایه مهربونتر از مادر هستن که به پاک موندن فطرت پاک انسانها تا آخر عمر اعتقاد دارن و به جامعه ستیزی متهمم
خانم دباغ برای من مبارز و چریک خانم در حد اعلان، یعنی کسی بخواد چریک باشه باید سلوک ایشونو ببینه
ولی برای فعالیت فرهنگی تا بحال خانم این مدلی ندیده بودم، اصل ابتلا و امتحان  و تاهل در کار و فعالیت فرهنگی...
آدرسشون خیابون مهدیه اس
بسیار نزدیک‎;)‎
تجربه این دوهفته به کامنت نمیاد یه گفتگوی حسابی میطلبه...
یکمی توی پست های آخرم گفتم
*از ارتباطات خانم هم مطمئن باش بجای درستی وصله
اون حجتیه ها که واقعا دمشون گرم چقدر سیستماتیک و برنامه ریزی شده شروع کردن... 
پاسخ:
دقیقا میفهمم چی میگی و باهات موافقم. از پستای آخرت فهمیدم چیزی شده ولی خب به خودم اجازه ندادم سوال بپرسم و کنجکاوی کنم. اینجور وقتا دعا میکنم. بهتره. من تورو یه جوون دهه هفتادی فهمیده و باشعور میدونم. برخلاف بقیه دهه هفتادیا و هشتادیا که دارن عمیقا نا امیدم میکنن. به خودت افتخار کن چون من خیلی سختگیرم! :)
مهدیه به من نزدیکه؟! خیلی وقته دیگه سعی میکنم به آدما اعتماد نکنم و ازشون توقعی نداشته باشم. هم برای آدمها دامنه تغییرات و سقوط و صعود و فراز و فرود در نظر میگیرم و هم برای خودم .. اینطوری از به قهقرا رفتن کسی یا رشد دیگری شگفت زده نمیشم.. بدیش اینه که اون چشم و قلبی که منبع معصومیت و مهربانی بود در پروسه ی بی اعتمادی به آدما داره تبدیل به سنگ میشه! گویا بهش میگن زندگی و بزرگ شدن!
 ولی خداییش خیلیه زیر پوشش حفظ قرآن و جلسه مهدویت و امام زمان(عج)، مغز بهترین و پاک ترین جوونها رو شستشو بدن و با افکار قرون وسطایی و احمقانه خودشون پر کنن! کسی هم بهشون شک نبره! امام خمینی بنده خدا از دستشون خون گریه میکرد! همین امام که مثل کوه محکم بود از دست این حجتیه ای ها عاصی شد.
پست را با کامنت ها و پاسخ ها و لینک هایش خواندم.

امثال بنده را نسزد که در این باره حرفی بزنم. اما لطفاً ما را هم در غم خود شریک بدانید! و تحسین ناقابلم را برای این نوشته بپذیرید.!!
پاسخ:
لطف کردید. از کامنت ها ونوع نگاه دوستان و نکاتشان من هم استفاده کردم. و بسیار غصه خوردم که فقط یک نفر دیگه در این باب دست به قلم برده بود و قضیه رو از این سمت و زاویه دیده بود.. و البته امیدوارم به « کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»
سلام، یه چی که برام سوال شده، اعتراضات علیه حجابه که اسمشو گذاشتن حجاب اجباری، من موندم کدوم حجاب ؟؟ چن نفر حجاب دارن توی تهران؟ والا از پشت پنجره گاهی مردم  و تیپشون رو نگاه میکنم حس میکنم چند متر جلو تر از خونمون دریا و ساحله . من فکر میکنم  مردم جامعه دو دسته شدن، و هر دسته منتظره از طرف مقابلش سوتی بگیره، حالا هر چی باشه، کاری به حق بودن و نبودن حرفشون ندارن.تا ،یکی نباشیم، در هیچ زمینه ای پیشرفت نمیکنیم.
پاسخ:
سلام. بله دقیقا همینه. کاش ازشون بپرسن کدوم حجاب؟ بعضیا جوری میان دانشگاه و محل کار که قطعا از اونیکه تو اروپا و آمریکا داره میره سرکار و دانشگاه عریانتر هستن. اسمش اینه که تازه ما مسلمونیم. اسمش.. دیگه یه وجب شال که از بالاش موهاش تو صورتشه، از بغل پشت گوششه، از پشت فرق سرشه. جلوش هم که از سر جناغ تا بالای ناف گویا تاب تنشه، سرچوب کردن نداره! یکی از بچه ها برای ادامه تحصیل رفته بود هند. مثل جوگیرا تیشرت رنگی جیغ و شلوار لی پوشیده بود و عینک دودی.. از دفتر رئیس دانشگاه میخوانش! بهش میگن ببین پسر جون! اونایی که دیدی تو فیلمامونه،اینجا بالیوود نیست؛ از فردا با کت شلوار مثل آدم میای دانشگاه!! خوار و خفیف شده بود بنده خدا.. 
لطف دارین‎(:‎
تازه الان فهمیدم یکی از پستام ثبت موقت شده و تازه الان منتشر شد
ان شا الله فرصت داشتین یکم توضیح میدم
پاسخ:
خواهش :)
سلام
خداقوت دکتر
عالی بود
عالی
یعنی وقتی میبینم فریادهاو بغضهای امثال من در قلمت جاری میشه دعات میکنم و همه جانشر میدم!
یه چیزی ک باید بگم این ه که کلا چشم ادمیزاد به چیزای رنگی رنگی بیشتر جلب میشه و انگار هرکی آرایش کرده تر و تو چشم تر باشه فکر میکنیم خیلی آدم حسابی تره
چون روداشته و تونسته خط قرمزا رو باجسارت زیر پا بذاره پس حق ب جانبشه
دیگه بگذریم ک اینجور مواقع همه هم فقط آیه لااکراه فی الدین رو بلدیم!
اینا همش بخاطر این ه که خودخواهی ها و گزیده ای رفتار کردنمون بااحکام رو، میخایم بذاریم پای سیاست و دین و قوانین جامعه و رفتار اشتباه مجریان قانون...
یادمون رفته ک هرجامعه ای برای اصلاحش باید اول خود ادمهاش درصدد اصلاح خودشون بربیان
یکی نیس بگه تا کی قراره ذره بینمون رو فقط سمت چادریا و مدهبیا بگیریم
یه کم هم خودمونو ببینیم بد نیستا!
پاسخ:
سلام و رحمه الله علیک. لطف داری عزیز، انجام وظیفه است در قبال چیزی که میفهمم و باور دارم.
 آدمیزاد مگه کلاغه؟ :) مثلا اون 4 سالی که نگهبان دم در بیمارستان هر روز و هر روز محجبه ترین دانشجوی پزشکی رو دم در بیمارستان نگه میداشت و میگفت: شما؟!! کارت نشون بده! اما به دانشجوی کاردانی شبانه ی علوم آزمایشگاهی که داشت از شدتِ آرایش خفه میشد، میگفت: خانوم دکتر بفرمایید!! :) 
سلام

خب کاملا همه چی رو توضیح دادین در مورد حجاب و اون کلیپ...
و موافقم...

اما عکس دومی رو که دیدم یاد این آیه افتادم:
🔶 "ادعُ إِلىٰ سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتی هِیَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبیلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدینَ" ( آیه ۱۲۵ سوره نحل)

🔷 "با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است." 

مسلما اگر ارشادی ها مقصر هم نبودن و اون کلیپ کذایی بود اما خب روش بهتری وجود داشت و البته که سعه صدر...

چون متاسفانه روز به روز جامعه مون داره رو به سمت دو قطبی تر شدن پیش میره و فاصله ها بیشتر میشه!

پاسخ:
علیکم السلام و رحمه الله. بله آقا هم در اون لینکی که گذاشتم همین رو میگن. میگن ایجاد نفرت نکنید.. حالا که گویا قضیه این فیلم هم نمایشی از آب درومده.. 4 نفر بودند و دوربین آماده و نور، صدا، دعوا، حرکت! نمیفهمم چرا اینقدر حجاب براشون مهمه که سناریو مینویسن، دختر استخدام میکنن، کمپین های متعدد ... و اصلا چرا آمریکاییها اینقدر پول به پای امثال علینژاد میریزن که تهش بشه همچین چیزی.. یعنی به نظرم رو همون پروژه نفوذ و بیسوادی سلبریتی ها و مدیرای دو تابعیتی و آقا زاده های خارج از کشور فوکوس کنن بهتر و سریعتر نتیجه میگیرن!
سلام
دستتون درد نکنه چه پست خوبی، مطمئنا میشه به نتایج خوبی رسید...
متاسفانه من یه کم مشغله دارم و کامل نخوندم ایشالا هفته بعد میام و استفاده میکنم.
پاسخ:
سلام و رحمه الله. ممنون. 
هدف اصلی نظام هستش...

حالا یه وقت علی نژاد یه وقت ری استارت یه وقت به قول شما دو تابعیتی و ...
اینا نشد، انداختن مردم به جون هم تو انتخابات...

خلاصه که خوب دارن از همه طرف ضربه میزنن و هر از گاهی سر مردم رو با یه چی گرم میکنن!
یه بار برجام، یه بار تلگرام، یه بار ارز، یه بار دختران انقلاب و حجاب اجباری...
اما خب قشر غالب هنوز خداروشکر حواسشون جمع و گوش به فرمان فرمانده...

پاسخ:
هدف اصلی اسلام هست. واقعا از اینهمه سختکوشی و پیگیری دشمن شگفت زده میشم و غبطه میخورم بهشون. در همه ی جبهه ها جانانه دارن میجنگن. فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و  محیط زیست، نفوذ.. 
سلام
در پاسخ به پاسختون به کامنت سوته دلان!
چون حجاب و فراتر از اون بحث عفت و غیرت، مستقیما به باکی و طهارت نسلها مربوطه. این کار رو می کنن تا بنیان خانواده رو سست کنن. و متاسفانه بنظر میرسه آمار خیانتها و ازدواجهای سفید و  فرزندان نامشروع رو به تزایده. وقتی نسل ناپاک شد، رسیدن دشمن به هدفش خیلی راحتتر خواهد بود. اگر فرض بگیریم که هدف دشمن در یک کلام از بین بردن شیعه است؛ به هر طریق ممکن. مثل اتفاقی که در تغییرات ژنتیک و محصولات غذایی ناسالم و تراربخته داره میفته.
نسلهای گذشته طیب و طاهرتر بودن الان از توشون این همه جاسوس و نفوذی و دوتابعیتی و خائن بیرون میاد، وای به حال نسلهای آینده.
دشمن زرنگتر از این حرفاست. از هیچ راهی برای دشمنی با ما غفلت نمی کنه. هم پروژه های کوتاه مدتش رو پیگیره، هم دراز مدت.
البته که...
و مکروا و مکر الله. والله خیر الماکرین.
فان حزب الله، هم الغالبون.

پاسخ:
سلام و رحمه الله. بله همینطوره. و البته "ان الله یدافع عن الذین آمنوا.. "
سلام
یه چند صباحی هست که وبلاگ شما رو می خونم آدم آگاه و اهل مطالعه ایی به نظر می رسین،من خودم و سوادم رو در حدی نمی دونم که بخوام نظری بدم ولی از شما یه سوال دارم
چرا من باید حجاب داشته باشم؟؟؟ اگه من تو آمریکا،استرالیا یا آفریقای جنوبی هم به دنیا می اومدم وضع همین بود؟منی که حتی اطلاعات زیادی راجبع به ادیان ندارم صرفا چون فرزند پدر و مادری مسلمان هستم شدم مسلمون؟ شاید چند سال بعد به این نتیجه برسم که اسلام بهترین دینه و بخوام دستوراتش رو رعایت کنم اما دلیل داشتن حجاب در حد همون یه وجب شال تو این مدت چیه؟
پاسخ:
سلام و رحمه الله. لطفا آدرس یا ایمیل بگذارید تا نظراتتون تایید بشن. 
اینکه چرا باید شما حجاب داشته باشی رو به جای من باید از خودت بپرسی. این مساله در 9 سالگی و جشن عبادتتون باید براتون کاملا توضیح داده میشد. اگر معلم و خانواده در تبیین ارزشهای اخلاقی و تربیت دینی شما کوتاهی کردن، بعدش که بزرگ شدید راه مطالعه و شناخت و پرس و جو رو بهتون نبسته بودن. باید دنبال جواب سوالتون میگشتید. اینکار رو کردید؟ یک دور قرآن و کتابهایی که در این باره نوشته شده رو خوندید؟ 
من کلی رفیق تازه مسلمان از کشورهای اروپایی، آمریکا، استرالیا و کشورهای آفریقایی دارم. اونا مثل ما نمیشینن پاشون رو بندازن رو پاشون و از کائنات انتظار معجزه داشته باشن و در یه کشور اسلامی که اینقدر مطالب و کتاب و همایش و مسجد و تی وی و سی دی و .. مذهبی داره برگزار میشه زندگی نمیکردن اما با مشقت و سختی راهشون رو پیدا کردن! هزینه های مسلمان شدن در یک کشور غیر مسلمان و یک خانواده ی غیر مسلمان! رو پرداختن و الان حجاب دارن! خودت رو با اونها مقایسه کن و ببین شما کجای این دنیا ایستادی.. 
ببخشید من خیلی وقت نداشتم وگرنه مفصل تر باهاتون صحبت میکردم. برای شروع تو روزهای مبارک ماه شعبان از خوندن قرآن با معنی شروع کن. قرآن با ترجمه آسان ترجمه ی علی ملکی یا آقای مکارم. اگر طالب حقیقت باشی، خدا رو هدایتگر خواهی یافت.. اما اگر سوال و تردیدت از سر عناد و لجاجت و خودخواهی و تنبلی باشه، مثل شیطان گمراه تر خواهی شد. 
در انجیل اومده
خدا حضرت آدم رو به خواب عمیق فرو برد(بیهوش کردن خودمون) و از یکی از دنده هاش حوا رو خلق کرد
ولی بعدش موقع زایمان حوا 
د رانجیل اومده که حوا تو با درد زایمان خواهی کرد
پ.ن:از اولش به زن ها ظلم شده :دی 
شوخی بوداااا ذاتن من مسیحی نیستم اصن فقط این قسمتش همیشه برام جالب بوده
***
به طور کلی در مورد مسئله حجاب و عفاف من این نظر رو دارم
وقتی از درون کسی نمی پیذیره این مسئله رو با اجباری کردن حل نمیشه قضیه
اما صادق فرمودن:رهایی شیعیان ما در آگاه بودن اون هاست
وقتی شخصی(آقا و خانوم فرقی نداره) در فضای مجازی مثلا میاد عکسی از خودش میزاره یه عکس عادی حتی ولی هدفش اینه خود نمایی کنه
اینجا عفت میره زیر سوال
فضای مجازی مثال بود وگرنه در جامعه هم اگه کسی بخواد زیبایی خودش اندام خودش یا هر چیزی که خودش در ساختنش دخالتی نداشته به نمایش بگذاره و خود نمایی کنه عفت میره زیر سوال
به طور کلی خدا میگه استعداد هات رو بروز بده و به همه نشون بده ولی این چیزی که خودت در وجود آمدنش تاثیری نداشتی رو نشون بدی یعنی ضعیفی و..
ولی وقتی شخص علاوه بر خود نمایی , عکسش یا خودش به هر نحوی نگاه آلوده ای رو هم به سمت خودش بکشه 
اینجا دیگه عزت نفس میره زیر سوال
کسی که عزت نفس نداشته باشه حتی با چادر هم باشه بازم ذاتش مشکل داره
من بعضی وقت ها فکر میکنم که یه جای کار میلنگه... ولی تا حالا پیدا نکردم کجاش
در آخر
کل نفس یعمل علی شاکله...
راستی مطلب خیلی خوبی نوشته بودی لایک واقعا
پاسخ:
سلام و نور و رحمت خدا بِهِت.
واقعا از نظرت خوشم اومد و از دیدن یه جوون دهه هفتادی_هشتادی باشعور کیف کردم. تلاشهای من برای خوندن انجیل هنوز بینتیجه بوده! حتی این متن رو (+) یه جورایی آبرو مندانه برای استاد مسیحیم فرستادم و کریسمس رو تبریک گفتم! یعنی به روی خودش نیاورد حداقل یه انجیل واس ما بخره. دهن ما رو ببنده.. من بودم میخریدم برا شاگردم.. 
برای کنکورت هم دعا میکنم. دانشگاه و رشته ی ما جای آدمهای فهمیده و کتابخونی مثل شماست. موفق باشی همکار :)
ممنون هیلی خوب بود بخصوص حرفای خانم نیلچی زاده برامن خوب بود :)
پاسخ:
خوشحالم که خوشتون اومده و مفید واقع شده.
به پیام خصوصی:
اشتباه کردی چند سال عمرت رو گذاشتی پای کنکور. اونم بهار جوونی رو. همون رشته به قول خودت درپیت رو بخون و تا دکتراش رو برو. وضعت از یه پزشک از نظر مالی و اجتماعی و فایده بیشتر میشه.. به خصوص اینکه دانشگاهای برتر برای نفرای اول رشته ها امتیاز قائل میشن. یعنی میتونی شاگرد اول رشته مهندسی نرم افزار دانشگاه غیر انتفاعی فلان در فلان شهرستان باشی و کارشناسی ارشدت رو بشینی تو شریف! و بعد که دیگه تا دکتری هموار میشه..
یکی از بچه های تیزهوشانی به خاطر یه اتفاق نابهنگام کنکورش رو افتضاح داد و کاردانی قبول شد یه جای پرت. ولی اونقدر اعتماد به نفس داشت که الان دکتراش رو هم گرفته و هزار تا پزشک رو میذاره تو جیبش. 
احساس مفید بودن و اعتماد به نفس یه چیزیه که باید ساختش. الان کلی دانشجوی بی هدف و داغون پزشکی وجود دارن که فقط اون کنکور رو خوب دادن و بعد تو دانشگاه به طرز وحشتناکی افت میکنن یا ندادن و به برکت دانشگاه آزاد و پولِ پدر واحد ها رو پاس میکنن... اینم به درد نمیخوره.. البته تو همون آزادیا هم از 60 نفرشون ، سه تاشون عالی دارن درس میخونن و میان بالا. 
رهرو آنست که پیوسته و آهسته رود.. هنوز برای شما دیر نشده. هیچ وقت برای هیچ کس دیر نیست. اکثر آدمای موفق توی دنیا تازه مسیرشون رو از 27 _30 سالگی پیدا کردن و تو رشته شون گل کردن. اولش همش در حال آزمون و خطا بودن تا راهشون رو پیدا کنن و جاپاشون رو سفت کنن.
من جای شما نیستم. ولی اگر بودم  خودم رو معطل این قضیه که فرسایشی شده نمیکنم. اگر امکانش باشه همون رشته ای که معدلم درش بیست شده رو میخونم و میام بالا. و چون یه بار همون اول راه مزه شکست رو چشیدم حواسم از بقیه ای که این تجربه رو ندارن جمع تره و قطعا موفق میشم. البته کنکور نسبت به زمان ما خیلی تغییر کرده و من صلاحیت توصیه علمی در این زمینه رو ندارم. ولی توصیه ام به همه اینه با این افتضاح بازاری که برای پزشکی درست شده تا چند سال دیگه اگر یه دیوار رو خراب کنن از زیرش دانشجوی پزشکی در میاد! 
ما همین الان بحران کار داریم بین فارغ التحصیل های پزشک و خیلی ها با دکتری عملا بیکار موندن و این دردش بیشتره در حالیکه اونیکه دکترای یه رشته دیگه داره حداقل امید داره تو یه دانشگاه غیر اتفاعی دو واحد درس بده بگه خیر سرم استاد دانشگاهم! حالا کارای علمی و مراکز دانش بنیان که احتیاج به نبوغ و پشتکار مضاعف داره بماند. در کل اون دوستای ما که رفتن دکترای رشته های علوم آزمایشگاهی و بینایی سنجی و شنوایی سنجی و فیزیوتراپی و پرستاری گرفتن خیلی موفق تر و راضی ترن نسبت به یه پزشک. یعنی نسبت به اینهمه استرس و سختی و امتحانی که باید بدی اصلا امنیت شغلی، احترام، رضایت شغلی و پول نداری. یه دبیر زیست، لیسانس روانشناسی، آرایشگر بیسواد درامدش از من پزشک بیشتره. 
پولی که به ما میدن برای هر ساعت شیفت شب تو درمانگاه از اون شاگرد افغانی که شب تو حجره فرش فروشی میخوابه کمتره.. 
هیچ چیزی سر جای خودش نیست و در این شرایط تو فقط باید بری جلو که خودت رو نجات بدی، نه اینکه وایسی سرجات به امید یه روز خوب که بیاد و یکی که نجاتت بده! فقط خودت میتونی خودت رو نجات بدی و اونم با حرکت کردن ممکنه و نه توقف و نشستن و ضعیف بودن.  
سلام
در مورد قانون مداری بحث شد یاد صحبت یکی دوستان افتادم ابنجا بنویسم، چون تجربه زندگی تو چنتا کشور رو داشته مستند هستن و خالی از لطف نیس نوشتنشون،
شهردار ژنو از یه اتوبوس مدرسه سبقت گرفته بوده قاضی تبعیض و ملاحظه قائل نمیشه شهردار محاکمه شده بوده که یه صبح تا ظهر توی همون خیابون بایسته تابلو بدست، که روی تابلو نوشته بوده فقط یه احمق از اتوبوس مدرسه سبقت میگیره.
سوئیس و چند کشور دیگه اگه پوشش و آرایش تو دانشگاه و محل کار بد باشه و خلاف عرف دیگران حق دارن ازون فرد شکایت کنن.
همچنین کسانی رو که زیاد آرایش میکنن یه جورایی آدمای چیپی میدونن و یه اصطلاح دارن بهشون میگن کولی یا همون بی فرهنگ...یا مثلا میگن طرف جهان سومیه دیگه!
یا آدمای بافرهنگ و بقولی تحصیلکرده ها و آدم‌حسابیاشون تو فضاهای مختلط که تا مرز حریمهای شخصی میره خیلی ظاهر نمیشن و اینو بی فرهنگی میدونن. حتی برای ساحل و آفتاب گرفتنشونم یه اتاق مانندهایی هست با سقف متحرک که اون حریم خصوصی بدور از فضای مختلط حفظ بشه...

ببخشید کامنتمو فعلا همینجا قطع میکنم. بقیه اش بعد ایشالا...

- راستی چقدر سایز فونت کامنتا ریزه از چش و چار افتادیم..

پاسخ:
علیکم السلام. خب سایز فونت رو خودتون میتونید بزرگتر کنید.
به کامنت wonder:
ممنون از لطف شما. اما لذتی که در خوندن کتاب و متن مکتوب هست در شنیدن متن صوتی نیست. 
سلام 
یادم رفت تشکر کنم ک وقت گذاشتید و کلی منو راهنمایی کردید ...
ان شالله که هر چه خیره پیش بیاد...
پاسخ:
سلام. خواهش میکنم. برای یه کنکوری دیگه هم نوشتم: به عنوان یه فرد عاقل و بالغ باید اولویت بندی رو بلد باشی. یعنی اولویت الانت باید فقط تمرکز روی درس باشه. من تجربه خودم رو میگم. تو زمستون واقعا افت کردم. عید خونمون از مهمون در حال انفجار بود. از برنامه هام عقب بودم. اما نذاشتم فرصتِ اردیبهشت و خرداد از دستم بره. انگار بنزین بریزن تو باکم... همه ی اونایی که از سال قبل خونده بودن با فرسایشی شدنِ زمان و درس خوندنشون افت کرده بودن و فقط خودشون رو میکشوندن. اما من میدونستم این دم آخر هرکی بخونه برده. حتی تا شب کنکور هم درس خوندم. تازه موتورم بعد عید روشن شده بود. و واقعا هم اونچیزایی که ده روز آخر و دو ماه آخر خوندم جلوی چشمام بود. خیلی تاثیر داره. من به امتحانا مثل میدون مین نگاه میکنم. قبلش میری شناسایی و کلی اطلاعات درموردشون بدست میاری. شده شب تا صبح ، صبح تا شب، شده 17 ساعت در روز... بعد به جنگ سوالا باید بری. مثل مین. دونه دونه شون رو خنثی کنی و ازش لذت ببری.. تهش یا پیروزیه یا مرگ. شکست برای من معنی نداره. تو هر امتحانی شانس و تواناییم رو امتحان میکنم. و تهش هم باید راضی بود به رضای الهی و مسیری که خدا برای آدم طراحی میکنه. دیگه از اینترنت و اینا هم بیا بیرون و تمرکز کن روی کتابات.هرچند نحیف، هرچند نخونده و هرچند عقب، تلاشت رو بکن و بزن بره.  
سلام مجدد،
در ادامه کامنت قبلی که نوشتم،
بیشتر قصدم از نوشتن اون مطالب این بود که یه کشوری که حجاب درش مفهومی نداره اما برای خودشون و اجتماعشون حد و مرز قائل هستن. قوانینی وضع کردن که همه موظفن بهش احترام بذارن.
و حتی نکته جالب اینکه در عرصه قانون اینکه خطاکار کی باشه مطرح نیست... شهردار باشه یا فلان مسئول تاثیری نداره باید مجازات بشه.
خب اونوقت قابل درک نیست تو جامعه ما که حد و مرز پوشش مشخصه.. حجاب تعریف مشخصی داره. این تیپها و عقاید عجیب غریب از کجا میاد !
بعد جالبتر اعتراض اونها... اصلا من نمیدونم واژه حجاب اجباری ازکجا اومده!
حجاب واجب بوده و هست و تمام. 
اصلا این افراد معترض حرف حسابشون چیه من نمیدونم واقعا !
هر کشور دیگه ای هم باشه در مقابل اعتراضات و قانون شکنیهایی که اصول اولیه اونها رو بخواد زیر سوال ببره واکنش نشون میده و برخورد میکنه با اون افراد...

حالا درمورد جامعه ما و مسائلی که داره. من بخش زیادیش مسئولین رو دخیل میدونم...
بعد عموم جامعه اعم از زن و مرد ... و یه بخشی هم خاصه خود خانمها...



پاسخ:
علیکم السلام. جانا سخن از زبان ما میگویی.. دقیقا همینه.این قسمت از کتاب "هاروارد مک دونالد" نوشته دکتر مجید حسینی هم جالبه: 

« روزی که رفتم و با یک کردیت­کارت که تنها 300 دلار موجودی داشت یک ماشین 000/20 دلاری کرایه کردم، جواب این سؤال را گرفتم. فقط شمارة کردیت­کارتم را گرفت و سوئیچ ماشین فورد را تحویلم داد. نه امضا گرفت، نه کارت شناسایی، نه سند منگوله دار، نه ضامن کارمند، نه سفته و چک ضمانت. فقط شماره کارت اعتباری و بس... و این یعنی "روح قانون" در سرزمین آمریکا. "قانون" مبنای اطمینان در تمامی روابط اجتماعی است. بازار و اقتصاد و سرمایه‌داری امنیت دارند چون قانون محور همة روابط است. »
بله خیلی هم عالی نوشتن روح قانون.

حالا نمیخوام پست رو به حاشیه ببرم،
ولی من فکر میکنم توی خیلی از مسائل تو جامعه ما نه دین، نه تحصیلات، نه آموزش و نه حتی خانواده های ما نتونستن اون اثری که باید بذارن.
من تجربه زندگی خوابگاهی رو زیاد داشتم و تو این دوران با افراد مختلف از شهرها و فرهنگهای مختلف آشنا شدم.
افراد زیادی رو از قشر تحصیلکرده دیدم که واقعا شعور زندگی اجتماعی نداشتن. یا از لحاظ شخصیتی واقعا آدمهای غیرقابل تحملی بودن.
بعد یک بار با یکی از دوستام که معلم هست صحبت میکردیم بهش گفتم من فکر میکنم آموزش ما تو تربیت این افراد نقششو به درستی ایفا نکرده‌. بعد اون نظرش این بود که خانواده مهمتر و پررنگتر هست تا مدرسه یا دانشگاه...
من رو این صحبت دوستم خیلی فکر کردم و در برخورد با آدمای مختلف بررسی میکردم دیدم نه واقعا درست میگه.
 افراد یه سری رفتارهای غلط رو از خانواده میگیرن و همه جا با خودشون حمل میکنن و چون از خانواده گرفتن همیشه خودشون رو محق میدونن و انتقاد پذیر نیستن.
به نوعی روحیه خودخواهی هم در اونها نهادینه میشه که زندگی اجتماعی براشون اهمیتی نداره فقط "من" در بهترین موقعیت و در رفاه باشه کافیه‌. حالا به هر قیمتی و با هر روشی...
اولین و مهمترین محیطی که بیشترین اثر رو روی شخصیت و اعتقادات یه فرد داره خانواده هست. همون عبارت تربیت که معنای اصلی رو میرسونه.
اما در مورد قانون و قانون مداری افراد بنظر من آموزش و اجتماع نقشش از خانواده بیشتره...
افراد از مدرسه و دانشگاه قانون مدار بار میان...
وقتی تو این محیطهای ما بی نظمی موج میزنه و یا افراد به جد یاد نمیگیرن به قوانینی که برای بهبود زندگی اجتماعی وضع شدن احترام بذارن با این اوضاع بلبشو جامعه مواجه هستیم.
بعد بدتر اینکه کسی یاد نگرفته تو جامعه ما که نسبت به رفتار غلط دیگران اعتراض بکنه. به بی قانونی، حرمت شکنی، بی نظمی و..
بی تفاوتی بدترین درد و آفته برای یه اجتماع.
خلاصه صحبت زیاده تو این مقوله ها.. ببخشید بحث به درازا رفت...
پاسخ:
بله همینطوره. فقط کاش یک نفر/ نهاد/ پژوهشکده/ دانشکده ای دست به کار بشه و این سیر نزولی اخلاقی و تربیتی رو در جامعه ایرانی از نظر علمی بررسی بکنه. ریشه های متعددی داره.. و اینکه همه ما منتظریم حکومت اصلاح رو شروع بکنه. در حالیکه اگر هرکسی این روند انسانیت، اخلاق و تربیت رو در خونه خودش و از خودش و بچه خودش شروع بکنه،  کم کم جامعه گلستان میشه. همینطور که بدی و پلیدی قابل سرایت و مسری هست، نیکی هم همینطوره و حتی رشدش سریعتره.. 
این مقوله خودخواهی، لذت طلبی و "نه" نشنیدن از کودکی یکی از ریشه های اعتیاد در بزرگسالی هست! با اولین شکست و جواب منفی میشکنه و به سمت مواد میره.  جالبه الان غربیها دارن روی مبحث اعتیاد از لحاظ روانشناختی کار میکنن. استاد ما میگفت الان کودک باید از یکسالگی نه شنیدن رو یاد بگیره. مثلا بعد از یکسالگی اگر از مادرش شیر بخواد، اون مادر نباید همون موقع بهش شیر بده. باید بهش بگه الان نه! من کار دارم. و بعد از چند دقیقه این نیاز کودک رو برطرف بکنه. این کمک میکنه تا کودک به پاسخ آنی مثبت برای همه درخواست هاش عادت نکنه! و در آینده هم با هر عدم تحقق خواسته هاش به هم نریزه و به مواد رو نیاره. حالا نگاه کن وضع بچه ها و نوجوونهای الان رو که به محضِ درخواست هر چیزی باید براشون حاضر و آماده باشه. 
یه کامنت نوشتم من دیشب انگار ارسال نشد ...
راستش درسته خوبیها مسریه نکته خوبی بود صحبتتون اما در مورد جامعه خودمون بنظرم جواب نمیده چون مثل یه کلاف پیچیده تو هم... و اگه مسئولین همراه نباشن میشه پرنده ای که بخواد با یه بال پرواز بکنه...

این بحث اعتیاد و نه گفتن و اینا جالب گفتین چون من تا حالا ازین بعد به این قضیه نگاه نکرده بودم. 
در مورد صحبت استادتون نمیدونم بالاخره علم و تخصصشون اینه شاید حق با ایشون باشه... ولی بنظر من این قضیه خیلی سخته چون با بچه ها حالا تو خانواده سروکار داشتم. نه گفتن به بچه های خصوصا زیر ۳ سال خیلی مشکله.
بعد روش تربیتی هم که پیامبر (ص) پیشنهاد دادن انگار اینطوره که سه دوره ۷ ساله تربیت بچه تقسیم بشه. و دوره اول تا ۷ سالگی هر چی خواست براش مهیا بشه. حالا اگر نخواستین مثلا با پرت کردن حواسش یا جایگزینی میشه حلش کرد.

پ.ن: امروز تو نمایشگاه کتاب یه سری خانمها گل هدیه میدادن به خانمهای بازدید کننده بطور رندوم از هر قشر و تیپ و حجابی. گلهای طبیعی و بسیار زیبا.
مثل همین عکسی که گذاشتین. اتفاقا به منم یه گل دادن :) و از ظهر تقریبا اینو همه جا صحبت کردم :)) گفتم اینجا هم‌بگم. کارشون جالب بود و بازخورد قشنگی داشت. یه برچسبم داره روش نوشته حجاب تضمین سلامت جامعه از طرف کمیته امر به معروف و نهی از منکر.
پاسخ:
خب من دو روز سمینار اعتیاد رو از منظر روانشناسی و روانپزشکی شرکت کردم و یه چیزی تو مایه های صد هزارتومن هم برای سرتیفیکیدش سُلفیدم! و الان آپ تو دیتم! 
اون حدیث پیامبر در باب 7 سال اول هیچی نگید به نظرم اشتباه فهمیده میشه. اتفاقا دوره تربیت پذیری دقیقا همون سالهای اوله. تنبیه بدنی خوب نیست ولی واقعا حرف شنوی رو بچه باید یاد بگیره. به تجربه بی تربیت ترین بچه هایی که دیدم پدر مادراشون با همین توجیه حدیث بچه هاشون رو مثل یه گیاه هرز و وحشی بار آورده بودن. اون دیگه عمرا تو 7 سال دوم و سوم آدم بشه.. 
اینایی که میگم مطالعات علمی روش شده: تا یکسالگی همه نیازهای کودک باید برآورده بشه (به سرعت) که بهش حس امنیت میده. بعد از یکسالگی باید با تاخیر هرچند کوتاه مدت نیازهاش رو برآورده کرد و براش توضیح داد با کلمات و در عین محبت که مثلا الان وقتش نیست، یا منِ مادر یا پدر یه اولویت دیگه ای به جز تو الان دارم و باید منتظر بودن رو یاد بگیره. این عددها و ماه ها و اینا رو با تحقیق بهش رسیدن. مطالعات بلند مدت هم نشون داده این بچه ها موفق تر و با مسئولیت تر و مقاوم ترند و سمت مواد نمیرن و در شکستهای عاطفی و شغلی و تحصیلی بهتر خودشون رو مدیریت میکنن. 
ضمنا آخرین مقاله های نورو افتالمولوژی در آمریکا هم میگه: کودک زیر دو سال به هیچ عنوان نباید در معرض تبلت، موبایل یا تلویزیون باشه. به هیچ عنوان. چون ارتباط و یادگیری کودک در این دوسال اول از محیط با تماس چشمی و دیدن هست و این وسایل، چشم اون رو از محیط به اون وسیله محدود میکنه. اونا میگن با هر آی کنتاکتی که کودک با محیط و والدینش برقرار میکنه یه سیناپس در مغزش شکل میگیره و فعال میشه. و اگر بچه موبایل و تبلت و تی وی تو دست و بالش باشه ، رشد مغزیش مختل میشه! جالب نیست؟ تبلت و گوشی هوشمند رو صادر میکنن برای بچه های ما!! 
پ ن: کارشون قشنگ بوده.
سلام
کتاب زن، بازیابی حقیقی که فرمودید بخونیدش! داشتم می خوندمش که با نگاه نقادانه یکی از دوستام مواجه شدم اون می گفت منم قبلا خیلی از مطالب حقوقی در مورد زن می خوندم اما وقتی ازدواج کردم انگار این نوشته ها فقط یک رویا بود چون طرف مقابلم(شوهرش مذهبی هم بوده) این چیزا رو رعایت نمی کرد و دیدم تنها کسی که دارد روح و روانش ازار می بیند خودم هستم می گفت ای کاش این چیزها رو نمی خوندم و هیچی نمی دانستم چه بسا کسایی بودن و هستن که این مسائل را نمی دانن اما زندگی شان خیلی خوب است....
جواب این مسأله چگونه است؟
پاسخ:
یعنی میگی کوری رو برای ندیدن انتخاب کنه؟! خانمها باید به حقوق خودشون آگاه باشن، و یه مرد مذهبی حداقل انتظاری که ازش میشه داشت اینه که دیگه در مقابل سخنان رهبرش گارد نداشته باشه. حالا حرف خدا و پبغمبر رو که تفسیر به مطلوب میکنن و قرائتهای مختلفی ارائه میدن، یا میگن اون برای اون زمان بوده و نه حالا!!! اما رهبر بالاترین مرجع دینی حال حاضره و با زبون خودش و خیای شفاف داره حذف میزنه. برای کسی که بخواد بفهمه!! اینا بعضیاشون توهم مذهبی بودن دارن، مذهبی نیستن!!
ولی اون  خانم زندگیش رو دوست داره پس مجبوره که سازش کنه! منم قبلا خیلی کتاب می خوندم ولی وقتی فهمیدم نوشته های کتاب با دنیای امروزم زمین تا اسمان ست سمت کتاب کمتر رفتم( نوشته های رهبری اکثرا ارمان گرایانه است! به قول دوستم یه شخصی مثل رهبری باید شوهرت باشه تا متن کتاب در زندگی ات فایده داشته باشد!!!!
الان هم میلم به کتابهای صادق هدایت پیش رفته  با اینکه ازش متنفرم.....
پاسخ:
اینکه ذائقه تون به سمت کتابای پوچگرا رفته یعنی یک اشکالی هست... روحتون تحت فشاره، ظاهر زندگی خوبه، جسما خوبید ولی روحتون نع.. بسم الله! چه حرفایی میزنید! ام یاسر همسر سیدعباس موسوی چی بود؟! خانم دباغ؟ بنت الهدی صدر؟ غاده چمران؟ مریم کاظم زاده همسر شهید اصغر وصالی؟ صدتا مثال میشه زد.. همسراشوا از کره مریخ اومده بودن؟! هیچ چیز نیست که راه حل نداشته باشه.. شاید لازمه دوستتون کتاب رو بده همسرش بخونه و درموردش با هم مهربانانه حرف بزنن! اگر مذهبیه که نصف راه رو رفته.. همونطور که مرد غیرمذهبی مثل غربی ها زن رو برده خودشون میخوان و براش فقط به عنوان یک عروسک تحت اختیار و راحت الوصول ارزش قائلن ،از اون طرف هم یه آدم با توهم مذهبی بودن میتونه همسرش رو فقط در خدمت خودش و کنیز خودش بخواد! اینا چه فرقی با هم دارن؟! هردوشون خودخواهن. زن یک انسانه. و براش در عالم نقش و ماموریت تعریف شده. زن و شوهر باید همسر و هم پای هم باشن، نه یکی طفیلی وجود یکی دیگه بشه.. منظورم از نقش فقط تحصیل و حضور اجتماعی و فرزند آوری .. نیست. منظورم پیشرفته. مادرشدن و فرزند آوری و تربیتش پیشرفته. تحصیل و کار هم پیشرفته. مطالعه پیشرفته.. حجاب که برای زن تعریف شده، برای کجاست؟! تو خونه؟! جلو شوهر و باباش؟! حجاب برای حضور اجتماعی زن هست. نمیشه نصف ظرفیت یه جامعه رو معطل و عاطل و باطل گذاشت که.. 
قضیه اینطور نیست که فکر می کنید اینکه به قول شما رفتم به سمت کتاب پوچ گرا! فقط برای ارضای کنجکاوی ام است این طوری هم بود که چند تا از حرفاش رو داخل یه سایت خوندم جالب بود و به نظرم حرفاش در دنیای امروزی بیشتر حقیقت دارد! به نظرت اینکه تو اتاقت بشینی و نظریه هایت را بر طبق فلان دانشمند سوق بدی یا رد کنی! می شه درد جامعه روفهمید؟   به نظرم نویسنده ها هم بر طبق پر یا خالی بودن شکم خودشان حرف می زنن! یه سوال گوشه ذهنم هست و هی مدام زنگ می زند چرا ما  بلد نیستیم زندگی کنیم؟  یعنی به نظرم تمام زمان(عج) که بیاد اول ما رو توبیخ می کنه که چه وضع زندگیه؟ شما به حساب شیعه و ابروی ما بودید!
پاسخ:
چی بگم .. خوندن بعضی متنها و کتابا هرچند ظاهر موجه و جملات به ظاهر زیبا یا درستی داشته باشن، مثل خوردن غذای آلوده اما دلفریبه! شاید موقع خوردنش آدم حس خوبی داشته باشه اما بعدش علایم مسمومیت بسته به میزان آلودگی و دوز میکروب و قدرت مکانیسم دفاعی میزبان اتفاق می افته، هرچقدر مبانی فکری و دینی فرد قویتر باشه بهتر میتونه از پس مسمومیت محتوایی بربیاد اما قدر مسلم اینکه الکی خودش رو درگیر کرده.. منم قبلا فکر میکردم هر اثر مکتوبی ارزش یکبار خوندن رو داره، اما جدیدا به توصیه دوستی هرزه خوانی نمیکنم! چون وقت محدوده و کتابا زیاد.. باید گلچین کرد و خوند
  • طوبای فاطمه
  • سلام 
    با اجازه تون بخشی از متن تون رو انتقال دادم به گروه دوستانم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">